گروه فرهنگی خبرگزاری آنا Ph.D. سعید تصدیری یکی از اساتید زبان و ادبیات فارسی همزمان با شب یلدا یادداشتی به آنا داد که در ادامه می خوانید؛
چشمان خود را ببندید و خود را در گذشته تاریخ ایران تصور کنید. در زمانی دور، چندین هزار سال پیش! شاید هفت هزار سال پیش یا حتی بیشتر! ما به طور قطع نمی دانیم، اما به نظر می رسد در دوره ای هستیم که بشریت هنوز “خط” را اختراع نکرده است. اینجا در طولانی ترین شب سال هستیم، شبی که بعدها «یلدا» نامیده شد.
یلدا نام سریانی است به معنای تولد یا تولد! «شب چله» نیز به همین معنی است و این عدد به تولد یا تولد دوباره اشاره دارد: چله نوشانی، چهلم مردگان، تازه متولد شده و ….نیاکان ما در این دیار بر اساس چرخه پیوسته ماه و خورشید و گذر فصول به تقویمی دست یافتند که در آن بلندترین شب سال یعنی یلدا را گرامی داشتند، طبق باور خود خورشید متولد شده است. تاریکی این شب
چه باور اسرارآمیزی: یک شب طولانی و تاریک در نهایت آبستن «خورشید» می شود.ضرب المثل خودمان: «آخر شب تاریک سفید است» و این نمادی است از یک رویداد روشنگر در میان ناامیدی. خورشیدی که در ابتدای فصل زمستان طلوع می کند می تواند نوید روزهای خوب و گرم باشد و به راستی چه گرما و منبعی قوی تر از خورشیدی است که بتواند جهان را گرم کند؟با ذهن مدرن امروزی به داستان نگاه نکنیم، بلکه با عینک ایرانیان باستان نگاه کنیم.
اجداد ما در گاهشماری و تقویم خود سال را به 2 «انقلاب» یا دو فصل تابستان و زمستان تقسیم می کردند و به جای بهار و پاییز از نام «اتیدال» استفاده می کردند.
آنها تلسکوپ های پیچیده و فضاپیماهای پیشرفته نداشتند. آنها فقط به آسمان نگاه می کردند، حرکت ماه، خورشید و ستارگان را دنبال می کردند و آب و هوا و تغییرات آب و هوا را در سرزمین خود اندازه گیری می کردند. در نهایت به همان روش اساسی و بر اساس تجربیاتی که بشریت در طول سالیان متمادی، نسلهای متمادی کسب کرده است، به این نتیجه رسیدهاند که در طول سال در دو زمان شب و روز برابر است. همچنین سالی یک بار طولانی ترین روز و طولانی ترین شب را در این کشور تجربه می کنیم.
علم جدید نجوم می گوید که “زمین” در مداری به نام منظومه شمسی به دور خورشید می چرخد و همچنین با حرکت موقعیتی به دور خود می چرخد. این چرخش با شیب 23.5 درجه انجام می شود و بنابراین، هنگامی که تابش خورشید به نیمکره شمالی زمین وارد می شود، برابری روز و شب رخ می دهد (اعتدال بهاری). وقتی آن را با عنوان «نوروز» جشن می گیریم؛ با ادامه حرکت پرتوهای خورشید در نیمکره شمالی، روزها طولانیتر و شبها کوتاهتر میشوند تا اینکه در اول جولای، زمانی که شاهد طولانیترین روز سال (فصل انقلاب/تابستان) هستیم. روز و شب (اعتدال پاییزی).
این زمانی است که پرتوهای خورشید وارد نیمکره جنوبی می شود و به مرور زمان روزها کوتاه و شب ها طولانی تر می شود تا اینکه در 30 دسامبر به طولانی ترین شب سال می رسیم که آغاز انقلاب یا فصل زمستان است. ، و این روند تا اعتدال بهاری ادامه دارد.در ایران باستان به طولانی ترین شب سال توجه می شد زیرا اعتقادات زیادی پیرامون آن وجود دارد.
آنها معتقد بودند که جهان بر دو نیروی خیر و شر استوار است که همه چیزهای منفی و مثبت جهان را تحت الشعاع قرار می دهد. از نظر اجداد ما این دو را نمی توان در یک جا جمع کرد و مانند چراغی که در دو حالت روشن یا خاموش است و صورت دیگری ندارد وجود انسان یا باید پذیرای کثیفی باشد یا دارای صفات نیکو باشد. خداوند.
با این تقسیم، تمام صفات خوب مربوط به عالم نور و تمام بدی های جهان به دنیای تاریک و سیاه شیطانی بستگی دارد.
بر اساس این فلسفه در یلدا که طولانی ترین شب سال است، اهریمن قدرت بیشتری برای رویارویی با دنیای نیکی دارد و بنابراین باید با تجهیزات کامل تری به مبارزه با آن تاریکی ها رفت. شب آبستن «خورشید» است و این نماد به شکل هندوانه قرمز بر سر سفره های یلدا حضور دارد.
استفاده از میوه هایی با دانه های درشت مانند انار و دانه های متعدد مانند آجیل، نشانه برکت این سفره ها در برابر لاغری شیطان است. ایرانیان تا آخر شب یعنی تا صبح ابتدای زمستان در کنار عزیزان خود می نشینند و شب را با شادی و خوشی سپری می کنند، پس اهریمن می تواند برنده نمادین این داستان باشد:
این قافله زندگی به طرز شگفت انگیزی در حال عبور است
پاس داریب دمی با تربا
ساقی غمگین حریف چه خواهد خورد؟!
شب از پشت شیشه گذشت
شاعران ما روح این شب را درک کردند و دانستند که اگرچه تاریکی این شب طولانی ترین اتفاق ممکن است، اما پیروزی نور بر تاریکی حتمی است. در میان این بزرگان، جایگاه شعری «حافظ» بی نظیر و خاص است.
خودش هم نمی داند که چه نقش شگفت انگیزی در بازتولید «امید» و «امید» در میان مردم کشورش داشته است. به نظر می رسد همه شهروندان ایران می خواهند از او بشنوند این است که رویاهای آنها محقق خواهد شد.
در این تاریکی طولانی با بارقه امیدی در چشمانمان به سراغ دیوان حافظ می رویم و با او می خوانیم:
دوستان گره را از زلف یار باز کنید
شب بخیر این داستان را بگو
تنها بودن انسان است و دوستان جمع شده اند
و یکبار بخوان و تعریف کن