مردی که بعد از 12 سال حبس با تسلیم شدن قاتل اصلی توانست بیگناهیاش در قتل را ثابت کند، بار دیگر در دادگاه حاضر شد.
متهم که 12 سال قبل به اتهام شرکت در یک نزاع و قتل یک جوان به قصاص محکوم شده بود با مراجعه فرد دیگری به دادگاه و معرفی خود به عنوان قاتل از قصاص نجات پیدا کرد.
12 سال قبل مرد جوانی به نام خسرو به اتهام قتل بازداشت شد. او متهم بود در یک نزاع دستهجمعی با وارد کردن ضربات چاقو باعث مرگ جوانی شده است. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد، اولیای دم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند. سپس متهم در جایگاه ایستاد و اعتراف کرد در درگیری حضور داشته اما مرتکب قتل نشده است.
متهم گفت: درگیری دستهجمعی بود و من هم در درگیری بودم اما اصلاً چاقو نداشتم که بخواهم با چاقو کسی را بزنم.
گفتههای متهم در حالی بود که شاهدان علیه او شهادت دادند. در نهایت هیات قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند. رأی صادره مورد اعتراض متهم قرار گرفت و دیوان عالی کشور رأی را نقض کرد و خواستار تحقیقات بیشتر شد.
دادسرا موظف به بررسی بیشتر شد و یک بار دیگر خسرو را در قتل مجرم دانست. سپس پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد و شعبه همعرض بار دیگر اقدام به صدور رأی قصاص کرد. تا اینکه یک سال قبل مردی 40ساله به دادسرا مراجعه کرد و گفت عامل قتل اوست.
متهم در بازجوییها گفت: من ضربه چاقو را زدم و بعد از اینکه خسرو بازداشت شد خیالم راحت شد که کسی برای قتل به سراغ من نمیآید اما چند سال بعد عذاب وجدان گرفتم و دیگر نمیتوانستم زندگی راحتی داشته باشم. با عذاب وجدان زندگی میکردم تا اینکه تصمیم گرفتم مجازات کاری که کردهام را تحمل کنم.
این بار برای متهم جدید کیفرخواست صادر شد و پرونده در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت.
در جلسه رسیدگی به این پرونده، خسرو که 12 سال در زندان بود گفت: 12 سال است فریاد میزنم بیگناه هستم اما برایم حکم قصاص صادر کردند و اولیای دم هم مصر به اجرا بودند. بارها گفتهام من اصلاً چاقو نداشتم. زندگیام تباه شد چون هیچکس به حرفم گوش نکرد.
سپس سعید متهم جدید پرونده در جایگاه حاضر شد. او گفت: چند بار خواستم خودم را معرفی کنم اما ترسیدم تا اینکه دلم را به دریا زدم و ترجیح دادم تاوان کاری که کردهام را بپردازم و خودم را معرفی کردم.
متهم در پاسخ به این سوال که اگر خسرو تا حالا قصاص شده بود ناراحت نمیشدی گفت: من نمیخواستم جان کسی که بیگناه است گرفته شود، من نمیدانم که خسرو کاری کرده یا نه. اصلاً شاید او هم ضرباتی به اکبر زده و بعد هم من اکبر را زده باشم و فوت کرده باشد. من فقط میدانم که یک ضربه به او زدم و اگر ضربه دیگری به مقتول وارد شده کار من نیست.
در پایان هیات قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.