حالات قبل از مرگ
حالات قبل از مرگ شامل تغییرات فیزیکی، روانی و عاطفی عمیقی است که یک فرد در آخرین مراحل زندگی خود تجربه می کند، فرآیندی که هم برای خود فرد و هم برای عزیزانش پر از چالش و ابهام است.
فرآیند احتضار، بخش جدایی ناپذیری از چرخه هستی، در هاله ای از ابهام و سوالات بی پاسخ قرار دارد. اغلب افراد، مواجهه با این مرحله را دشوار و ترسناک می یابند، اما با شناخت و درک صحیح از حالات قبل از مرگ، می توانیم این دوران را با آگاهی و همدلی بیشتری سپری کنیم. این راهنما با هدف روشنگری و کاهش اضطراب، به بررسی جامع و چندوجهی علائم، تجربیات و راهکارهای حمایتی در این سفر نهایی می پردازد.
درک فرآیند احتضار: سفری به سوی آرامش یا ناشناخته؟
تجربه احتضار برای هر انسانی منحصر به فرد است، اما همواره با تغییرات قابل مشاهده ای در جسم و ادراک درونی همراه می شود. این فرآیند می تواند هم برای فرد در حال گذر از دنیا و هم برای اطرافیانش، مملو از سوالات، ترس ها و ناشناخته ها باشد. با این حال، درک صحیح از این حالات نه تنها به کاهش نگرانی ها کمک می کند، بلکه راه را برای ارائه حمایتی مؤثر و همدلانه هموار می سازد.
مقابله با حقیقت مرگ، چه برای خود فرد و چه برای خانواده اش، نیازمند آگاهی و آمادگی است. در این مسیر، آگاهی از علائم نزدیک شدن به مرگ، نه تنها به درک بهتری از وضعیت بیمار می انجامد، بلکه به خانواده ها فرصت می دهد تا با واقعیت پیش رو مواجه شده و بهترین حمایت ممکن را فراهم کنند. این آمادگی، لزوماً به معنای پذیرش بدون مقاومت نیست، بلکه به معنای مواجهه با آن با دانش و بینش عمیق تر است.
تغییراتی که در دوران احتضار رخ می دهد، در دو دسته کلی جای می گیرند: یکی علائم فیزیکی قابل مشاهده که مراقبان و اطرافیان متوجه آن ها می شوند، و دیگری تجربیات درونی و روانی که فرد در حال مرگ ممکن است آن ها را حس کند. گاهی اوقات این دو دسته علائم با یکدیگر همپوشانی دارند و درک هر دو بعد برای ارزیابی جامع وضعیت فرد حیاتی است.
هدف از ارائه این اطلاعات، فراتر از صرفاً لیست کردن علائم است. این راهنما تلاش می کند تا با تلفیقی از دیدگاه های علمی، روانشناختی و حتی معنوی، به دور از قضاوت و با رویکردی همدلانه، تصویری کامل از این مرحله حساس زندگی ارائه دهد. این رویکرد به عزیزان فرصت می دهد تا با ذهنی آرام تر و دلی پذیراتر، در کنار فرد در حال احتضار حضور یابند و آخرین لحظات را با صمیمیت و احترام همراهی کنند.
علائم فیزیکی قابل مشاهده و عمومی در نزدیکی مرگ
در مراحل پایانی زندگی، بدن انسان دستخوش تغییرات فیزیکی مشخصی می شود که نشان دهنده کاهش عملکرد سیستم های حیاتی است. این نشانه های احتضار، گرچه ممکن است برای اطرافیان نگران کننده به نظر برسند، اما اغلب برای خود فرد دردناک نیستند و بیشتر نشان دهنده ورود به مرحله ای عمیق تر از آرامش یا کاهش آگاهی هستند. شناخت این علائم به مراقبان کمک می کند تا آمادگی لازم را برای حمایت از فرد داشته باشند.
تغییرات در الگوی تنفس
یکی از بارزترین علائمی که در نزدیکی مرگ مشاهده می شود، تغییر در الگوی تنفس است. این تغییرات می توانند شامل موارد زیر باشند:
- تنفس شاین-استوکس (Cheyne-Stokes Breathing) یا «خرخر مرگ»: این الگوی تنفسی با دوره هایی از تنفس سریع و عمیق همراه با وقفه هایی در تنفس مشخص می شود. صداهای ناشی از این نوع تنفس، که اغلب به خرخر مرگ معروف است، به دلیل تجمع ترشحات در مجاری هوایی فوقانی است و معمولاً برای فرد در حال احتضار دردناک نیست. این وضعیت بیشتر برای اطرافیان ناراحت کننده به نظر می رسد. تغییر وضعیت بیمار و مرطوب نگه داشتن دهان می تواند به کاهش این صداها کمک کند.
- تنگی نفس (Dyspnea) و «احساس گرسنگی هوا»: برخی از افراد ممکن است احساس تنگی نفس قبل از مرگ را تجربه کنند که به آن «احساس گرسنگی هوا» نیز می گویند. این حالت می تواند ناشی از بیماری های ریوی، نارسایی قلبی یا تجمع مایعات باشد. مدیریت این وضعیت با داروهای تسکین دهنده مانند مورفین (که با کاهش نیاز مغز به اکسیژن، احساس تنگی نفس را کاهش می دهد) و در صورت نیاز، اکسیژن درمانی می تواند به آرامش بیمار کمک کند.
- تنفس های نامنظم، آهسته و منقطع نیز از دیگر علائم رایج هستند که نشان دهنده کاهش فعالیت مرکز تنفس در مغز است.
تغییرات در گردش خون و پوست
با ضعیف شدن قلب و کاهش جریان خون به سمت اندام ها، تغییراتی در گردش خون و ظاهر پوست مشاهده می شود:
- سرد شدن تدریجی اندام ها: دست ها و پاها به دلیل کاهش خون رسانی سرد می شوند و ممکن است رنگ آن ها به کبودی یا رنگ پریدگی متمایل شود.
- لکه دار شدن پوست (Mottling): پوست، به ویژه در نواحی زانو و پا، ممکن است با لکه های آبی-بنفش ظاهر شود که نشان دهنده کاهش شدید گردش خون در مویرگ ها است.
- ضعیف و نامنظم شدن نبض: نبض فرد ضعیف تر و نامنظم تر شده و فشار خون نیز به تدریج کاهش می یابد.
تغییرات در عملکرد روده و مثانه
با نزدیک شدن به لحظات پایانی، سیستم های گوارشی و ادراری نیز دچار اختلال می شوند:
- کاهش خروجی ادرار: کلیه ها کمتر کار می کنند و حجم ادرار کاهش می یابد.
- بی اختیاری ادرار و مدفوع: کنترل مثانه و روده ممکن است از بین برود. در این شرایط، استفاده از پد و مراقبت های بهداشتی مناسب برای حفظ راحتی و کرامت بیمار اهمیت دارد.
کاهش شدید اشتها و میل به نوشیدن
در مراحل پایانی، فرد تمایل کمتری به خوردن و نوشیدن نشان می دهد. این یک فرآیند طبیعی است و نباید بیمار را مجبور به غذا خوردن یا نوشیدن کرد. تمرکز بر راحتی بیمار است:
- مدیریت خشکی دهان و لب ها: لب ها و دهان ممکن است خشک شوند. مرطوب نگه داشتن آن ها با تکه های یخ کوچک، دستمال مرطوب یا بالم لب می تواند به راحتی بیمار کمک کند.
تغییرات در هوشیاری و پاسخگویی
سطح هوشیاری فرد در حال احتضار به طور قابل توجهی تغییر می کند:
- افزایش خواب آلودگی: فرد ساعات بیشتری را در خواب می گذراند و ممکن است بیدار کردن او دشوار شود.
- کاهش پاسخگویی: واکنش به محرک ها (صدا، لمس) کاهش می یابد.
- گاهی، دوره هایی از بیداری همراه با گیجی، بی قراری، یا حتی صحبت کردن با افراد غایب یا درگذشته مشاهده می شود. این دوره ها ممکن است برای اطرافیان نگران کننده باشد، اما معمولاً بخشی از تغییرات هوشیاری در لحظات آخر زندگی است.
شناخت علائم فیزیکی احتضار نه تنها به مراقبان کمک می کند تا آمادگی لازم را برای حمایت از فرد داشته باشند، بلکه به آن ها امکان می دهد تا با تمرکز بر آسایش و کرامت بیمار، آخرین لحظات را با آرامش و احترام سپری کنند.
تجربیات درونی و روانی فرد در حال احتضار
علاوه بر تغییرات فیزیکی، فرد در حال احتضار ممکن است تجربیات درونی و روانی عمیقی را پشت سر بگذارد که برای اطرافیان قابل مشاهده نیستند، اما می توانند بخش مهمی از فرآیند گذار باشند. درک این ابعاد به مراقبان کمک می کند تا با همدلی بیشتری با بیمار تعامل کنند.
حواس و ادراک
حواس پنجگانه فرد به تدریج دچار تغییر می شوند:
- کاهش تدریجی بینایی و بویایی: فرد ممکن است کمتر به محرک های بصری و بویایی پاسخ دهد. دید او تار شده و میدان دیدش محدود می شود.
- حفظ شنوایی به عنوان آخرین حس: اغلب اعتقاد بر این است که حس شنوایی آخرین حسی است که از بین می رود. بنابراین، صحبت کردن آرام، خواندن متون مورد علاقه یا پخش موسیقی آرامش بخش، حتی اگر بیمار بی هوش به نظر برسد، می تواند برای او تسکین دهنده باشد.
- احساس درد: دردهای قبل از مرگ یک نگرانی عمده است. با این حال، با پیشرفت های مراقبت تسکینی، مدیریت و کنترل درد به گونه ای انجام می شود که فرد بتواند آخرین لحظات خود را با حداقل ناراحتی سپری کند. حضور تیم پزشکی و تنظیم دوز مناسب داروها برای حفظ آرامش بیمار بسیار حیاتی است.
حالات روانی و عاطفی
فرد در حال احتضار ممکن است طیف وسیعی از احساسات و حالات عاطفی را تجربه کند:
- اضطراب ترمینالی: این حالت که به اضطراب پایانه ای نیز معروف است، می تواند با بی قراری، فریاد زدن، تلاش برای برخاستن از بستر یا حرکات مکرر مشخص شود. دلایل آن می تواند فیزیکی (مانند نیاز به ادرار، درد)، روانی (ترس از ناشناخته) یا حتی وجودی (پشیمانی، ناتمامی کارها) باشد. راهکارهای آرام بخش مانند داروهای ضداضطراب، حضور آرام اطرافیان و ایجاد محیطی امن می تواند در کنترل این اضطراب مؤثر باشد.
- ترس، خشم، اندوه، پذیرش یا انکار: مدل پنج مرحله ای اندوه الیزابت کوبلر-راس (انکار، خشم، چانه زنی، افسردگی، پذیرش) می تواند در مراحل پایانی زندگی نیز مشاهده شود. هر فردی ممکن است یک یا چند مرحله را تجربه کند.
- برخی از افراد نیز ممکن است در لحظات پایانی، احساس آرامش عمیق و رهایی از درد و رنج را تجربه کنند که برای اطرافیانشان تسکین دهنده خواهد بود.
رویاها، توهمات و دیدار با رفتگان
یکی از شگفت انگیزترین و در عین حال رایج ترین تجربیات درونی فرد در حال احتضار، دیدن رویاها، توهمات یا حتی دیدار با عزیزان درگذشته است:
- دیدن یا صحبت کردن با عزیزان درگذشته: بسیاری از بیماران، به ویژه در روزهای پایانی، گزارش می دهند که افراد درگذشته (مانند والدین، همسر، دوستان) را می بینند یا با آن ها صحبت می کنند. این پدیده اغلب برای فرد بسیار واقعی و آرامش بخش است و نباید آن را با توهمات ناشی از دارو یا بیماری های زمینه ای (مانند دلیریوم یا زوال عقل) اشتباه گرفت.
- مرور زندگی (Life Review): برخی افراد ممکن است تجربه مرور سریع خاطرات زندگی خود را داشته باشند، که در آن تصاویر و اتفاقات مهم زندگی، گاهی با جزئیات کامل، جلوی چشمشان رژه می رود. این مرور زندگی می تواند با احساس پشیمانی یا رضایت همراه باشد.
- چگونگی واکنش اطرافیان به این تجربیات از اهمیت بالایی برخوردار است. همدلی و عدم انکار تجربه بیمار، حتی اگر برای ما غیرواقعی به نظر برسد، می تواند به حفظ آرامش و حس امنیت او کمک کند. می توان با پرسیدن چه کسی را می بینی؟ یا چه چیزی به تو می گوید؟ با او همراهی کرد.
دیدگاه های مختلف درباره لحظات قبل از مرگ و پس از آن
فرآیند مرگ، همواره یکی از پیچیده ترین و عمیق ترین مباحث برای بشر بوده است. دیدگاه های مختلفی از علم محض گرفته تا باورهای معنوی، تلاش کرده اند تا پرده از راز این لحظات بردارند و به درک بهتری از آنچه در لحظات مغز در حال مرگ و پس از آن رخ می دهد، کمک کنند.
دیدگاه علمی و عصب شناسی
علوم اعصاب در سال های اخیر به مطالعه فعالیت های مغزی در لحظات پایانی زندگی علاقه مند شده اند. این تحقیقات نشان دهنده یافته های شگفت انگیزی است:
- فعالیت مغز در لحظات پایانی: برخی مطالعات، مانند پژوهش هایی که بر روی موش های آزمایشگاهی و حتی برخی موارد انسانی در شرایط خاص انجام شده، نشان داده اند که در لحظات بسیار نزدیک به مرگ (مثلاً پس از ایست قلبی)، ممکن است یک افزایش ناگهانی و قوی در فعالیت الکتریکی مغز رخ دهد. این فعالیت می تواند با امواج گاما همراه باشد که معمولاً با هوشیاری بالا، یادآوری خاطرات و رؤیاپردازی مرتبط هستند.
- نظریه های مرتبط با ترشح هورمون ها: برخی دانشمندان فرض می کنند که ترشح برخی هورمون ها و مواد شیمیایی در مغز، مانند اندورفین (که احساس سرخوشی و کاهش درد ایجاد می کند) یا دی متیل تریپتامین (DMT)، می تواند در ایجاد تجربیات درونی مانند تجربه نزدیک به مرگ (NDE) نقش داشته باشد. DMT یک ماده روان گردان طبیعی است که در مقادیر کم در مغز انسان تولید می شود و می تواند منجر به توهمات قوی و تجربیات عرفانی شود.
- بحث بر سر ادامه هوشیاری پس از ایست قلبی: این سوال که آیا هوشیاری می تواند پس از توقف فعالیت قلب و مغز برای مدتی ادامه داشته باشد، همچنان مورد بحث است. پروژه های تحقیقاتی بزرگی مانند AWARE Study تلاش می کنند تا با بررسی علمی تجربیات افرادی که از ایست قلبی بازگشته اند، به این پرسش ها پاسخ دهند.
دیدگاه های معنوی و مذهبی
تقریباً تمام ادیان و فرهنگ ها، مرگ را نه پایان مطلق، بلکه گذر به مرحله ای دیگر از وجود می دانند. دیدگاه های مذهبی درباره مرگ، تجربیات پیش از آن را با مفاهیم متافیزیکی عمیقی پیوند می زنند:
- حضور فرشتگان و موجودات معنوی: در بسیاری از روایات اسلامی و سایر ادیان، به حضور فرشتگان (مانند ملک الموت)، ائمه اطهار، یا حتی شیطان در لحظات پایانی عمر اشاره شده است. این موجودات ممکن است به صورت تمثیلی یا واقعی بر فرد ظاهر شوند و در هدایت یا وسوسه او نقش داشته باشند.
- مفهوم برزخ و آغاز حیات پس از مرگ: در اسلام، پس از مرگ جسمانی، روح وارد عالم برزخ می شود که فاصله ای بین دنیا و قیامت است. این عالم، مکانی برای محاسبه اولیه و آماده سازی برای زندگی اخروی است.
- تاثیر اعمال و نیت فرد: باور عمومی در بسیاری از ادیان این است که کیفیت لحظه مرگ و تجربیات پس از آن، ارتباط مستقیمی با اعمال، باورها و نیت های فرد در طول زندگی دنیوی اش دارد. نیکوکاران مناظر دلپذیر و بشارت دهنده را می بینند، در حالی که گناهکاران ممکن است با صحنه های ناخوشایند مواجه شوند.
- سفری به سوی نور یا دیدار با خداوند: این مفاهیم در ادیان مختلف، به معنای بازگشت روح به سرچشمه خود و پیوستن به حقیقتی بالاتر است. بسیاری از گزارش های NDE نیز این تجربه را تأیید می کنند.
تجربه نزدیک به مرگ (NDE)
تجربه نزدیک به مرگ (NDE) پدیده ای است که در آن فردی که بسیار نزدیک به مرگ بوده یا از لحاظ بالینی مرده و سپس احیا شده، مجموعه ای از تجربیات حسی و روانی خاص را گزارش می دهد. این تجربیات فراتر از توهمات یا رؤیاهای معمولی است و دارای ویژگی های مشترک جهانی است:
- تعریف و عناصر رایج NDE: NDE معمولاً شامل عناصری مانند خروج از بدن (احساس شناور بودن در بالای بدن خود)، عبور از تونل تاریک به سوی نوری درخشان، ملاقات با موجودات نورانی یا عزیزان درگذشته، احساس آرامش عمیق و بی قید و شرط، و تجربه مرور زندگی (Life Review) است. در مرور زندگی، تمام اعمال و تصمیمات فرد، از دیدگاهی بی طرفانه و با درک تأثیر آن ها بر دیگران، به او نشان داده می شود.
- آمار و پژوهش های انجام شده: مطالعاتی مانند AWARE Study، که توسط دکتر سام پرنیا و همکارانش انجام شد، به بررسی علمی این پدیده ها پرداخته اند. ریموند مودی، روانپزشک و نویسنده کتاب زندگی پس از زندگی، اصطلاح NDE را ابداع کرد و تحقیقات گسترده ای در این زمینه انجام داد که به شهرت این پدیده کمک شایانی کرد.
- تفسیرهای علمی و ماوراءالطبیعی: در حالی که برخی دانشمندان سعی در توضیح NDE از طریق فرآیندهای فیزیولوژیکی مغز (مانند کمبود اکسیژن) دارند، بسیاری از افراد و محققان آن را تجربه ای واقعی از جهان دیگر یا بُعدی از هوشیاری فراتر از جسم فیزیکی می دانند.
- اهمیت احترام به تجربه افراد: صرف نظر از تفسیر علمی یا معنوی، بسیار مهم است که به تجربیات افراد با احترام برخورد شود. این تجربیات می توانند تأثیرات عمیقی بر زندگی افراد بازگشته از مرگ داشته باشند و گاهی اوقات مسیر زندگی آن ها را به کلی تغییر دهند.
چگونگی حمایت از فرد در حال احتضار و مدیریت شرایط برای خانواده ها
حضور در کنار عزیزی که در حال احتضار است، تجربه ای عمیق و پرچالش است. در این دوران، نقش خانواده ها و مراقبان در ایجاد فضایی آرام و حمایتی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چگونه به فرد در حال احتضار کمک کنیم؟ این سوالی است که در ذهن بسیاری از افراد نقش می بندد و پاسخ آن در ترکیب ارتباط مؤثر، مراقبت جسمی و حمایت عاطفی نهفته است.
ارتباط موثر و حضور همدلانه
یکی از ارزشمندترین هدایایی که می توان در این دوران به فرد در حال احتضار تقدیم کرد، حضور صادقانه و همدلانه است. این حضور فراتر از کلام است و شامل موارد زیر می شود:
- صحبت کردن آرام و نوازش دست: حتی اگر فرد به نظر بی هوش یا بی پاسخ می آید، شنوایی او ممکن است همچنان فعال باشد. صحبت کردن با لحنی آرام، خواندن متون مورد علاقه، یا حتی صرفاً گرفتن دست و نوازش آرام پوست می تواند احساس امنیت و نزدیکی را به او منتقل کند.
- گوش دادن فعال: اگر بیمار قادر به صحبت کردن است، به دقت به آنچه می گوید گوش فرا دهید. گاهی اوقات آن ها نیاز دارند که خاطراتشان را بازگو کنند، پشیمانی هایشان را بیان کنند، یا حرف های ناتمامشان را به پایان برسانند. این لحظات، فرصتی طلایی برای التیام زخم های گذشته و ایجاد آرامش است.
- ایجاد فضای آرام و امن: محیط اطراف فرد باید آرام و دلپذیر باشد. نور کم، صدای آرام (مثلاً موسیقی ملایم و مورد علاقه بیمار)، و محدود کردن تعداد بازدیدکنندگان می تواند به حفظ آرامش قبل از مرگ کمک کند. عطر ملایم گل ها یا شمع های معطر نیز می تواند فضایی دلنشین ایجاد کند، البته اگر بیمار نسبت به بوها حساسیت نداشته باشد.
مدیریت آسایش جسمی
تضمین آسایش جسمی فرد در حال احتضار، سنگ بنای مراقبت در این مرحله است. این بخش نیازمند همکاری نزدیک با متخصصان سلامت است:
- همکاری با تیم مراقبت تسکینی: مراقبت تسکینی (Palliative Care) بر کاهش درد و کنترل سایر علائم آزاردهنده تمرکز دارد. یک تیم مراقبت تسکینی می تواند به طور مداوم وضعیت بیمار را ارزیابی کرده و داروهای لازم برای کنترل درد، تنگی نفس، تهوع یا بی قراری را تنظیم کند. اطمینان از اینکه بیمار دردی ندارد، می تواند تأثیر شگرفی بر کیفیت آخرین روزهای زندگی او داشته باشد.
- تمیزی و راحتی بستر بیمار: تمیز نگه داشتن بستر، تعویض منظم پوشک (در صورت بی اختیاری) و ماساژ آرام پوست برای جلوگیری از زخم بستر، از جمله مراقبت های اساسی است. تغییر وضعیت بیمار به آرامی نیز می تواند به جلوگیری از درد و بهبود راحتی او کمک کند.
اجازه دادن به رهایی و وداع
گاهی اوقات، فرد در حال احتضار ممکن است رفتن را دشوار بیابد، گویی که هنوز به چیزی یا کسی در این دنیا وابسته است. در این شرایط، «اجازه دادن به رهایی و وداع» نقش کلیدی دارد:
- عدم ممانعت ناخواسته از رفتن: حضور بیش از حد اطرافیان یا تلاش برای نگه داشتن بیمار، گاهی اوقات می تواند ناخواسته مانع از رهایی او شود. گفتن جملاتی مانند همه چیز خوب است، ما از پسش برمی آییم یا می توانی آرام باشی و رها کنی می تواند به بیمار این اطمینان را بدهد که می تواند با خیال راحت این سفر را آغاز کند.
- اهمیت گفتن «خداحافظی» و «دوستت دارم»: این لحظات فرصتی برای ابراز آخرین کلمات محبت، بخشش و قدردانی است. گفتن دوستت دارم و تو را می بخشم و مرا ببخش می تواند باری را از دوش هم بیمار و هم خانواده بردارد و به آن ها کمک کند تا با آرامش بیشتری با این جدایی مواجه شوند.
مراقبت از خود مراقبان
مراقبت از عزیزی در حال احتضار می تواند از نظر جسمی و روحی بسیار طاقت فرسا باشد. بنابراین، مراقبت از خود مراقبان به همان اندازه اهمیت دارد:
- پذیرش غم و اندوه: احساس غم، خشم، ترس و حتی یأس طبیعی است. اجازه دهید این احساسات به جریان بیفتند و آن ها را سرکوب نکنید.
- دریافت حمایت از دیگران: از دوستان، خانواده، یا گروه های حمایتی کمک بگیرید. تنها ماندن با این بار سنگین می تواند آسیب زا باشد.
- اهمیت استراحت و مراقبت شخصی: مطمئن شوید که به اندازه کافی استراحت می کنید و برای خودتان وقت می گذارید. این به شما کمک می کند تا با انرژی و صبوری بیشتری در کنار عزیزتان باشید.
در لحظات پایانی زندگی، اهمیت حضور در لحظات پایانی زندگی فراتر از صرفاً فیزیکی بودن است. این حضور، پر از همدلی، عشق و پذیرش، آخرین هدیه ای است که می توان به عزیزی که راهی سفر ابدیت می شود، تقدیم کرد.
نتیجه گیری: مرگ، بخشی جدایی ناپذیر از زندگی
سفر زندگی، با تولد آغاز و با مرگ به پایان می رسد. حالات قبل از مرگ، فرآیندی پیچیده و عمیق است که ابعاد فیزیکی، روانی، عاطفی و حتی معنوی انسان را در بر می گیرد. درک این حالات، نه برای ترس یا اضطراب، بلکه برای مواجهه آگاهانه و همدلانه با این مرحله طبیعی هستی، ضروری است. با شناخت علائم فیزیکی، آگاهی از تجربیات درونی احتمالی و آماده سازی برای حمایت از عزیزان، می توانیم این گذار را با احترام، آرامش و مهربانی بیشتری همراهی کنیم.
آموزش دیدن در مورد حالات قبل از مرگ و پذیرش آن به عنوان بخشی طبیعی از چرخه زندگی، به ما این امکان را می دهد تا ترس از ناشناخته را کاهش دهیم و به جای فرار از واقعیت، با صلابت و دلی باز با آن روبرو شویم. این آگاهی به خانواده ها کمک می کند تا با دیدی روشن تر، به بهترین شکل ممکن از عزیزان خود مراقبت کنند و آخرین فرصت های با هم بودن را به لحظاتی سرشار از عشق و آرامش تبدیل سازند. در نهایت، مهربانی، حضور بی قید و شرط و فراهم آوردن فضایی از صلح و پذیرش، آخرین و ارزشمندترین هدیه ای است که می توانیم به کسانی که راهی این سفر نهایی می شوند، تقدیم کنیم.