
نمونه صلح نامه عمری با حق فسخ
نمونه صلح نامه عمری با حق فسخ، قراردادی است که به افراد امکان می دهد مالکیت دارایی های خود را به دیگران منتقل کنند، در حالی که تا پایان عمر از منافع آن بهره مند شوند و همزمان، اختیار فسخ قرارداد را برای خود محفوظ بدارند. این ابزار حقوقی به مصالح این اطمینان را می دهد که در صورت تغییر شرایط یا نیازهای آینده، کنترل خود را بر اموال حفظ کند و قادر به بازگرداندن مالکیت باشد.
در دنیای حقوقی پیچیده امروز، برنامه ریزی برای آینده اموال و دارایی ها دغدغه بسیاری از افراد است. یکی از ابزارهای قدرتمند و انعطاف پذیر در این زمینه، عقد صلح عمری است. این قرارداد به افراد اجازه می دهد تا با آرامش خاطر، تکلیف اموال خود را در زمان حیات مشخص کرده و از بروز اختلافات احتمالی در آینده جلوگیری کنند. اما آنچه صلح عمری را به یک گزینه جذاب تر تبدیل می کند، امکان گنجاندن «حق فسخ» یا همان «خیار شرط» در آن است.
این شرط به مصالح، یعنی انتقال دهنده مال، این توانایی را می دهد که در یک بازه زمانی مشخص، قرارداد را به صورت یک جانبه فسخ کرده و مال خود را پس بگیرد. در واقع، حق فسخ همچون یک سپر حمایتی عمل می کند که کنترل و انعطاف پذیری لازم را برای مصالح، در مواجهه با تغییرات پیش بینی نشده یا دگرگونی در روابط، فراهم می آورد. این مقاله به تفصیل به بررسی ابعاد حقوقی صلح عمری با حق فسخ، ضرورت ها و الزامات قانونی آن می پردازد و یک نمونه کامل از این صلح نامه را ارائه می دهد تا راهنمایی جامع و کاربردی برای تمامی علاقه مندان، اعم از اشخاص حقیقی، وکلا و مشاورین حقوقی باشد.
صلح عمری: عقدی با نگاهی به آینده اموال
صلح عمری یکی از عقود رایج و کاربردی در نظام حقوقی ایران است که به افراد امکان می دهد تا با برنامه ریزی دقیق، مالکیت دارایی های خود را به دیگران منتقل کرده، اما همچنان از منافع آن تا پایان عمر خود بهره مند شوند. این قرارداد نه تنها ابزاری برای مدیریت وراثتی است، بلکه می تواند راهکاری برای حل اختلافات و توافقات مالی نیز باشد.
ماهیت و تعریف عقد صلح در نظام حقوقی
عقد صلح، بر اساس ماده ۷۵۲ قانون مدنی، عبارت است از عقدی که برای رفع تنازع موجود یا جلوگیری از تنازع احتمالی یا در مقام معامله، منعقد می گردد. این عقد می تواند جایگزین بسیاری از عقود دیگر مانند بیع (خرید و فروش)، هبه (بخشش) یا اجاره شود، با این تفاوت که صلح دارای ماهیتی مستقل و ویژه است. یکی از مهم ترین ویژگی های عقد صلح، لازم بودن آن است؛ یعنی پس از انعقاد، طرفین نمی توانند به صورت یک جانبه آن را بر هم بزنند، مگر در موارد خاصی که قانون اجازه فسخ می دهد یا با توافق هر دو طرف (اقاله).
صلح عمری چیست؟ انتقال مالکیت با حفظ منافع
صلح عمری، نوع خاصی از عقد صلح است که در آن، مالکیت عین مالی (مانند خانه، زمین، خودرو یا سهام) به شخص دیگری (متصالح) منتقل می شود، اما حق انتفاع یا بهره برداری از آن مال، برای مدت عمر مصالح (انتقال دهنده) یا شخص ثالث دیگری، برای خود مصالح باقی می ماند. به عبارت دیگر، متصالح بلافاصله مالک عین مال می شود، اما تا زمانی که مصالح در قید حیات است، نمی تواند از منافع و عواید آن مال استفاده کند. پس از فوت مصالح، حق انتفاع نیز ساقط شده و متصالح به طور کامل مالک عین و منافع مال می گردد.
ارکان اساسی صلح عمری و ویژگی های آن
عقد صلح عمری، مانند هر قرارداد دیگری، دارای ارکان و ویژگی های خاص خود است که فهم آنها برای تنظیم یک سند صحیح و معتبر ضروری است:
- مصالح: شخصی است که مالکیت عین مال خود را از طریق عقد صلح به دیگری منتقل می کند و حق انتفاع آن را برای خود یا دیگری حفظ می نماید.
- متصالح: شخصی است که مالکیت عین مال را از مصالح می پذیرد و پس از فوت مصالح، مالک منافع آن نیز می شود.
- مورد صلح: مال یا دارایی معینی است که موضوع عقد صلح قرار می گیرد و مالکیت آن منتقل می شود. این مال می تواند منقول یا غیرمنقول باشد.
- مال الصلح: عوض یا بهایی است که متصالح در ازای دریافت مال مورد صلح به مصالح می پردازد. مال الصلح می تواند مبلغی پول، مال دیگری، یا حتی یک سیر نبات یا یک شاخه گل نمادین باشد. حتی صلح می تواند بلاعوض (بدون دریافت عوض) نیز واقع شود، اما تعیین یک مال الصلح هرچند اندک، به استحکام حقوقی قرارداد کمک می کند.
ویژگی های صلح عمری:
- عقد لازم بودن: صلح عمری پس از انعقاد، اصولاً قابل فسخ یک جانبه نیست.
- رضایی بودن: برای صحت صلح، صرف توافق و رضایت طرفین کافی است و نیاز به تشریفات خاصی (مانند قبض و اقباض در هبه) ندارد، اگرچه ثبت رسمی آن در اعتبار و رسمیت آن نقش حیاتی دارد.
- امکان بلاعوض یا معوض بودن: صلح عمری می تواند بدون دریافت هیچ عوضی یا در ازای دریافت عوضی اندک یا قابل توجه، انجام شود.
کاربردهای رایج صلح عمری شامل تضمین آتیه فرزندان، مدیریت اموال در دوران کهنسالی و جلوگیری از درگیری های وراثتی پس از فوت است. این قرارداد به افراد کمک می کند تا با آرامش خاطر بیشتری در مورد آینده دارایی های خود تصمیم بگیرند.
حق فسخ (خیار شرط): ابزاری قدرتمند برای حفظ اختیار مصالح
در حالی که عقد صلح به طور ذاتی لازم و غیرقابل فسخ است، حقوق دانان و قانون گذار راهکاری برای ایجاد انعطاف در این قراردادها پیش بینی کرده اند: گنجاندن «حق فسخ» یا «خیار شرط». این شرط به مصالح اجازه می دهد تا در شرایط خاص و برای مدت معین، قرارداد را بر هم بزند و مال خود را بازپس گیرد. این ویژگی، صلح عمری را به ابزاری قدرتمند برای کسانی تبدیل می کند که می خواهند ضمن انتقال اموال، همچنان کنترل و قدرت تصمیم گیری نهایی را در دست داشته باشند.
مفهوم خیار شرط و کاربرد آن در صلح عمری
«خیار» در اصطلاح حقوقی به معنای اختیار بر هم زدن معامله است. قانون مدنی انواع مختلفی از خیارات را برشمرده است (مانند خیار غبن، خیار تدلیس، خیار عیب). «خیار شرط» یکی از این اختیارات است که به موجب آن، در ضمن عقد لازم، شرط می شود که یکی از متعاملین یا هر دو یا شخص ثالثی، در مدت معینی حق فسخ معامله را داشته باشد (ماده ۳۹۹ قانون مدنی). در صلح عمری، این حق فسخ معمولاً به نفع مصالح (انتقال دهنده مال) شرط می شود تا او بتواند در صورت لزوم، عقد صلح را فسخ کند.
اهمیت و ضرورت گنجاندن حق فسخ در صلح عمری
درج حق فسخ برای مصالح اهمیت ویژه ای دارد. زندگی پر از دگرگونی ها و شرایط پیش بینی نشده است. ممکن است روابط خانوادگی تغییر کند، نیازهای مالی جدیدی برای مصالح پیش بیاید یا متصالح از تعهدات اخلاقی یا قراردادی خود سرپیچی کند. در چنین شرایطی، اگر صلح نامه فاقد حق فسخ باشد، مصالح راهی برای بازپس گیری مال خود ندارد. حق فسخ، به مصالح این احساس امنیت را می دهد که در هر زمان که لازم دید، می تواند تصمیم خود را بازنگری کرده و کنترل مال را دوباره به دست گیرد. این شرط به خصوص برای والدینی که می خواهند اموال خود را به فرزندانشان منتقل کنند، اما از آینده روابط یا تغییر رفتار فرزندانشان نگران هستند، بسیار حیاتی است.
شرایط و الزامات قانونی برای درج شرط فسخ
برای اینکه خیار شرط به درستی در صلح عمری گنجانده شود و اعتبار حقوقی داشته باشد، باید به نکات کلیدی زیر توجه کرد:
- صراحت شرط: شرط فسخ باید به صورت صریح و روشن در متن صلح نامه ذکر شود. عباراتی مانند «مصالح حق فسخ یک جانبه این صلح نامه را بدون نیاز به مراجعه به دادگاه دارد» گویاتر و دقیق تر هستند. هرگونه ابهام در این خصوص می تواند به اختلافات حقوقی منجر شود.
- تعیین مدت: مهم ترین شرط اعتبار خیار شرط، تعیین مدت معین برای آن است. ماده ۴۰۱ قانون مدنی تأکید دارد که «اگر برای خیار شرط مدت معین نشده باشد، هم شرط خیار و هم بیع باطل است.» بنابراین، لازم است بازه زمانی مشخصی برای اعمال حق فسخ تعیین شود؛ مثلاً «به مدت ۱۰ سال شمسی از تاریخ امضای این صلح نامه» یا «تا زمانی که مصالح در قید حیات است.» تعیین مدت «تا زمان حیات مصالح» خود نوعی تعیین مدت است و از نظر حقوقی صحیح به شمار می رود.
- عدم نیاز به حکم دادگاه: برای سهولت در اعمال حق فسخ، توصیه می شود در متن قرارداد قید شود که اعمال این حق، نیازی به اخذ حکم از مراجع قضایی ندارد و صرفاً با اعلام کتبی مصالح (مانند ارسال اظهارنامه رسمی) به متصالح، صورت می پذیرد.
تفاوت صلح با و بدون حق فسخ
تفاوت اساسی بین صلح عمری با و بدون حق فسخ در «لازم بودن» مطلق یا مشروط بودن آن است. در صلح عمری بدون حق فسخ، قرارداد پس از انعقاد به هیچ وجه قابل بر هم زدن نیست و مصالح، کنترل خود را بر مال از دست می دهد (به جز حق انتفاع). اما در صلح عمری با حق فسخ، لازم بودن عقد به وجود این شرط گره می خورد و به مصالح این امکان را می دهد که در صورت لزوم، این لازم بودن را بر هم زند. این تفاوت، قدرت مانور و امنیت خاطر بیشتری را برای مصالح به ارمغان می آورد.
مواد قانونی مرتبط با خیار شرط در صلح عمری
برای درک عمیق تر، مراجعه به مواد قانونی مرتبط در قانون مدنی ضروری است:
- ماده ۷۶۰: «صلح عقدی است لازم اگرچه در مقام عقود جایزه واقع شده باشد و بر هم نمی خورد مگر در موارد فسخ به خیار یا اقاله.» این ماده لزوم عقد صلح را بیان کرده و استثنائات آن (خیار یا اقاله) را ذکر می کند.
- ماده ۳۹۹: «در عقد بیع ممکن است شرط شود که در مدت معین برای بایع یا مشتری یا هر دو یا شخص خارجی اختیار فسخ معامله باشد.» اگرچه این ماده مربوط به عقد بیع است، اما مفهوم خیار شرط در سایر عقود لازم از جمله صلح نیز قابل اعمال است.
- ماده ۴۰۱: «اگر برای خیار شرط مدت معین نشده باشد، هم شرط خیار و هم بیع باطل است.» این ماده بر لزوم تعیین مدت برای خیار شرط تأکید می کند.
درج حق فسخ در صلح عمری، به مصالح این فرصت را می دهد که با حفظ امنیت و قدرت تصمیم گیری مجدد، از آینده نامعلوم هراسی نداشته باشد و در صورت لزوم، کنترل اموال خود را بازپس گیرد.
ملاحظات حقوقی و نکات کلیدی در تنظیم صلح نامه عمری با حق فسخ
تنظیم یک صلح نامه عمری با حق فسخ، فراتر از پر کردن یک فرم ساده است و نیازمند درک عمیق از جزئیات حقوقی و پیش بینی سناریوهای مختلف است. هر کلمه و بندی که در این سند گنجانده می شود، می تواند سرنوشت آینده مال و روابط طرفین را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین، دقت و صراحت در نگارش از اهمیت بالایی برخوردار است.
دقت در نگارش شرط فسخ و مال الصلح
همانطور که قبلاً اشاره شد، شرط فسخ باید به وضوح و بدون هیچ ابهامی نگارش شود. تعیین مدت دقیق و مشخص برای اعمال این حق، از جمله نکات حیاتی است. همچنین، باید تصریح شود که مصالح برای اعمال حق فسخ، نیازی به مراجعه به دادگاه ندارد و صرفاً با اعلام کتبی (مثلاً از طریق اظهارنامه) می تواند قرارداد را فسخ کند. در مورد مال الصلح نیز، گرچه صلح می تواند بلاعوض باشد، اما تعیین یک مال الصلح، هرچند نمادین (مثل یک شاخه گل، یک جلد کلام الله مجید یا مبلغی بسیار اندک)، از نظر حقوقی به صحت و استحکام عقد کمک می کند و باید اقرار به قبض و اقباض آن در متن قرارداد ذکر شود.
تعیین دقیق منافع مصالح و تعهدات طرفین
از آنجا که در صلح عمری، مالکیت عین مال به متصالح منتقل شده اما منافع آن برای مصالح باقی می ماند، تبیین دقیق حدود این منافع و حقوق و تکالیف مصالح در طول حیات، بسیار مهم است. مواردی مانند حق سکونت، حق اجاره دادن مال، حق تصرف و استفاده، و مسئولیت انجام تعمیرات اساسی یا جزئی باید به وضوح مشخص شوند. همچنین، باید به صراحت تعیین گردد که مسئولیت پرداخت هزینه های جاری مال (قبوض آب، برق، گاز، تلفن، شارژ ساختمان) و هزینه های اساسی (مالیات و عوارض انتقال، تعمیرات عمده) بر عهده کدام یک از طرفین است. معمولاً هزینه های مصرفی بر عهده بهره بردار (مصالح) و هزینه های مالکانه (مثل مالیات نقل و انتقال و تعمیرات اساسی) بر عهده مالک (متصالح) است، اما این موارد باید با توافق طرفین در قرارداد ذکر شوند.
اسقاط خیارات و وضعیت انتقال حق فسخ به ورثه
در بسیاری از صلح نامه ها، به منظور جلوگیری از هرگونه ادعای احتمالی در آینده، سایر خیارات مانند خیار غبن (فاحش و افحش) و تدلیس، از طرفین اسقاط می شود. تنها خیار شرطی که مدنظر طرفین بوده، باقی می ماند. این بند به استحکام بیشتر قرارداد کمک می کند. در مورد قابلیت انتقال حق فسخ به ورثه، باید به این نکته توجه کرد که اصولاً خیار شرط، قائم به شخص شرط کننده است، مگر اینکه صراحتاً در قرارداد شرط شود که این حق به ورثه نیز منتقل می گردد. عدم ذکر این موضوع می تواند در صورت فوت مصالح، به اختلافات جدی منجر شود. بنابراین، باید به وضوح مشخص شود که آیا حق فسخ قابل انتقال به ورثه است یا خیر.
ثبت رسمی صلح نامه و آثار فسخ آن بر معاملات
برای اعتبار و رسمیت بخشیدن به صلح نامه، به خصوص در مورد اموال غیرمنقول (ملک، زمین)، تنظیم و ثبت آن در دفاتر اسناد رسمی امری ضروری است. سند عادی صلح، اعتبار کمتری دارد و در محاکم ممکن است با چالش هایی روبرو شود. در صورت فسخ صلح نامه توسط مصالح، مالکیت مال به او بازمی گردد. اما نکته مهم، وضعیت معاملاتی است که متصالح با اشخاص ثالث (مانند فروش یا رهن دادن مال) قبل از اعمال حق فسخ انجام داده است. ماده ۴۵۵ قانون مدنی در این خصوص تعیین تکلیف می کند. طبق این ماده، اگر متصالح قبل از فسخ، مال را به شخص ثالثی منتقل کند و مصالح از این حق فسخ آگاه بوده باشد، این معامله باطل است. اما اگر شخص ثالث با حسن نیت و بدون آگاهی از حق فسخ، معامله ای انجام داده باشد، این معامله ممکن است معتبر تلقی شود و در این صورت، متصالح باید خسارت مصالح را جبران کند. این پیچیدگی ها لزوم مشاوره با وکیل متخصص را پیش از هر اقدامی دوچندان می کند.
تنظیم دقیق و جامع صلح نامه عمری با حق فسخ، تضمین کننده آرامش خاطر مصالح و جلوگیری از بروز مناقشات حقوقی در آینده است.
نمونه صلح نامه عمری با حق فسخ: یک الگو برای تنظیم قرارداد
در ادامه یک نمونه صلح نامه عمری با حق فسخ ارائه می شود که می تواند به عنوان الگویی برای تنظیم قراردادهای مشابه مورد استفاده قرار گیرد. لازم به ذکر است که این نمونه جنبه عمومی دارد و ممکن است برای شرایط خاص هر فرد نیاز به تغییرات و افزودن شروط خاص باشد.
بسمه تعالی
صلح نامه عمری (با خیار شرط فسخ)
شماره صلح نامه: …………………. (تکمیل توسط دفترخانه)
تاریخ تنظیم: ………………….
محل تنظیم: …………………. (دفترخانه اسناد رسمی شماره ………….)
ماده 1: طرفین صلح
1.1. مصالح:
آقای/خانم ……………………….. فرزند ……………………….. به شماره شناسنامه ……………………….. صادره از ……………………….. متولد سال ……………………….. شماره ملی ……………………….. به نشانی …………………………………………………………………….. شماره تماس ………………………..
1.2. متصالح:
آقای/خانم ……………………….. فرزند ……………………….. به شماره شناسنامه ……………………….. صادره از ……………………….. متولد سال ……………………….. شماره ملی ……………………….. به نشانی …………………………………………………………………….. شماره تماس ………………………..
توضیح: طرفین، اهلیت قانونی برای انعقاد این قرارداد را دارا بوده و هیچ گونه منع قانونی برای معامله ندارند و اصالتاً اقدام به انعقاد صلح می نمایند.
ماده 2: مورد صلح و حدود آن
کلیه حقوق مالکانه و متصوره، اعم از عین و منافع شش دانگ یک قطعه ……………………….. (مثال: آپارتمان مسکونی، زمین، مغازه، خودرو) دارای پلاک ثبتی شماره ……………………….. فرعی از ……………………….. اصلی، به شماره بخش ……………………….. واقع در حوزه ثبتی ……………………….. به مساحت تقریبی ……………………….. متر مربع، با جمیع توابع، لواحق، ملحقات و منضمات عرفی و قانونی آن، مطابق با سند مالکیت قطعی شماره ……………………….. مورخ ……………………….. صادره از دفترخانه ……………………….. به نشانی دقیق: ……………………………………………………………………..
متصالح ضمن اقرار به رویت کامل مورد صلح و اطلاع کافی از کمیت، کیفیت، حدود، مشخصات، موقعیت و وضعیت ثبتی و قانونی آن، قبول صلح را اعلام نمود.
ماده 3: مال الصلح (وجه المصالحه)
مال الصلح (وجه المصالحه) این صلح نامه، عبارت است از مبلغ ……………………….. ریال معادل ……………………….. تومان نقدی و یک شاخه گل / یک جلد کلام الله مجید / یک سیر نبات، که تمامی آن به موجب این سند به مصالح پرداخت و قبض و اقباض صورت پذیرفته و مصالح صراحتاً اقرار به دریافت کامل آن نمود.
ماده 4: شروط و تعهدات صلح
بند 1: اسقاط خیارات
طرفین صلح، با امضای این سند، کافه خیارات، به خصوص خیار غبن ولو به درجه فاحش و افحش و خیار تدلیس را از خود ساقط نمودند. (به جز خیار شرط مذکور در بند 2 این ماده)
بند 2: حق فسخ (خیار شرط)
مصالح حق خواهد داشت به مدت ……………………….. سال شمسی از تاریخ امضای این صلح نامه، این سند را به صورت یک جانبه و بدون نیاز به اخذ حکم از مراجع قضایی فسخ نماید. اعمال این حق صرفاً با ارسال اظهارنامه رسمی به متصالح و/یا اعلام کتبی با ابلاغیه معتبر صورت می پذیرد و متصالح مکلف به اعاده مورد صلح می باشد.
تبصره: حق فسخ مندرج در این بند، قائم به شخص مصالح بوده و در صورت فوت مصالح قبل از انقضاء مدت، این حق به ورثه وی منتقل نمی گردد. (یا: به ورثه وی منتقل می گردد – بسته به توافق طرفین و باید با صراحت ذکر شود.)
بند 3: منافع مورد صلح (حق انتفاع عمری)
متصالح، حق انتفاع و بهره برداری از مورد صلح را مادام الحیات برای مصالح قرار داده است. مصالح حق هرگونه تصرف، استفاده و اجاره مورد صلح را برای مدت حیات خود دارا می باشد و منافع حاصله به وی تعلق دارد. متصالح هیچ گونه حق و ادعایی نسبت به منافع مورد صلح در زمان حیات مصالح نخواهد داشت. پس از فوت مصالح، حق انتفاع ساقط شده و عین و منافع مورد صلح به طور کامل به متصالح منتقل می گردد.
بند 4: قبض و اقباض عین و منافع
متصالح اقرار به قبض عین مورد صلح می نماید و جهت استیفاء منافع مادام العمر مصالح، عین مورد صلح را از تاریخ این سند مجدداً به قبض مصالح درآورده و مصالح نیز اقرار به قبض آن نمود.
بند 5: هزینه ها و تعهدات
الف) پرداخت کلیه هزینه های مصرفی جاری مورد صلح (مانند قبوض آب، برق، گاز، تلفن، شارژ ماهیانه ساختمان) در زمان حیات مصالح بر عهده مصالح می باشد.
ب) پرداخت کلیه هزینه های اساسی و مالکانه مورد صلح (مانند مالیات نقل و انتقال، عوارض شهرداری، هزینه های تعمیرات عمده و بازسازی اساسی) و نیز هزینه های ثبت رسمی این صلح نامه، بر عهده متصالح می باشد.
ج) مصالح متعهد می گردد کلیه بدهی ها و دیون مربوط به مورد صلح، اعم از دولتی و خصوصی، تا تاریخ تنظیم این صلح نامه را شخصاً پرداخت و تسویه نماید.
بند 6: تعمیرات و تغییرات
مصالح حق انجام هرگونه تعمیرات اساسی یا جزئی و تغییر در شکل ظاهری مورد صلح را بدون نیاز به اذن و اجازه متصالح در طول حیات خود دارا می باشد و متصالح در این خصوص حق هیچ گونه اعتراضی را نخواهد داشت.
بند 7: عدم ممنوع المعامله بودن
طرفین صلح اقرار می نمایند که در زمان انعقاد این صلح نامه، هیچ گونه منع قانونی جهت انجام معامله و ممنوع المعامله بودن ندارند و مسئولیت ناشی از خلاف این اظهار بر عهده اقرار کننده می باشد.
بند 8: تعهد به ثبت رسمی
طرفین متعهد می گردند ظرف مدت ……………………….. روز از تاریخ اعلام و درخواست هر یک از طرفین، در دفترخانه اسناد رسمی شماره ……………………….. حاضر شده و نسبت به ثبت رسمی این صلح نامه و انجام کلیه تشریفات قانونی آن اقدام نمایند.
ماده 5: حل اختلاف
کلیه اختلافات و دعاوی ناشی از این قرارداد و یا راجع به آن از جمله انعقاد، اعتبار، فسخ، نقض، تفسیر یا اجرای آن، به داوری آقای/خانم ……………………….. (مشخصات کامل: نام، نام خانوادگی، نام پدر، شماره ملی) وکیل دادگستری، ارجاع می گردد که مطابق با قانون و به صورت قطعی رسیدگی و رأی صادر نماید. مدت داوری 3 ماه از تاریخ ارجاع می باشد و نحوه ابلاغ رأی از طریق اظهارنامه بوده و رأی برای طرفین لازم الاتباع می باشد. حق الزحمه داور به میزان ……………………….. ریال به عهده طرفی خواهد بود که رأی علیه وی صادر شود.
تبصره: شرط داوری حاضر، موافقت نامه ای مستقل از قرارداد اصلی تلقی می گردد و بطلان، فسخ یا انفساخ قرارداد اصلی، تأثیری در آن ندارد و در هر حال لازم الاجرا است.
ماده 6: نسخ قرارداد
این قرارداد در ……………………….. ماده، ……………………….. بند و ……………………….. تبصره، در تاریخ فوق الذکر، در ……………………….. نسخه، که هر یک دارای اعتبار واحد می باشند، تنظیم و پس از قرائت و تأیید مفاد آن توسط طرفین، به امضای آنها و شهود ذیل الذکر رسید.
امضاء مصالح
امضاء متصالح
امضاء شهود:
1. نام و نام خانوادگی: ……………………….. کد ملی: ………………………..
2. نام و نام خانوادگی: ……………………….. کد ملی: ………………………..
امضاء داور (در صورت انتخاب داور در زمان انعقاد قرارداد)
آثار حقوقی اعمال حق فسخ بر روابط قراردادی
اعمال حق فسخ در صلح عمری، پیامدهای حقوقی مهمی در پی دارد که نه تنها بر روابط مصالح و متصالح، بلکه گاهی بر حقوق اشخاص ثالث نیز تأثیر می گذارد. درک این آثار برای جلوگیری از بروز مشکلات آتی ضروری است.
بازگشت مالکیت و تعیین تکلیف منافع
مهم ترین اثر حقوقی اعمال حق فسخ، «بازگشت مالکیت» عین مال از متصالح به مصالح است. با فسخ قرارداد، مالکیت متصالح زائل شده و مال به وضعیت پیش از عقد بازمی گردد، گویی که هرگز صلحی واقع نشده است. در خصوص منافع، اگر مصالح حق انتفاع عمری را برای خود حفظ کرده باشد، این حق نیز با فسخ، ادامه می یابد. اگر منافعی در این میان توسط متصالح تحصیل شده باشد، نحوه تعیین تکلیف آنها بستگی به شروط قرارداد و نحوه فسخ دارد؛ اما اصولاً متصالح باید منافع حاصله در مدت تصرف خود را به مصالح بازگرداند، مگر اینکه خلاف آن شرط شده باشد.
سرنوشت معاملات با اشخاص ثالث پس از فسخ
یکی از چالش برانگیزترین مسائل، وضعیت معاملاتی است که متصالح با اشخاص ثالث (مانند فروش، اجاره، یا رهن دادن مال) قبل از اعمال حق فسخ انجام داده است. ماده ۴۵۵ قانون مدنی به این موضوع می پردازد. اگر مال مورد صلح قبل از فسخ به دیگری منتقل شده باشد:
- اگر شخص ثالث از وجود حق فسخ مصالح آگاه بوده یا می توانسته با اندکی تحقیق از آن مطلع شود (به عنوان مثال، در صورتی که حق فسخ در سند رسمی ثبت شده باشد)، معامله او باطل است و مصالح می تواند عین مال را از او پس بگیرد.
- اگر شخص ثالث با حسن نیت و بدون اطلاع از حق فسخ، معامله را انجام داده باشد، ممکن است معامله او معتبر تلقی شود. در این صورت، مصالح حق دارد خسارت خود را از متصالح مطالبه کند و متصالح ملزم به جبران خسارت مصالح خواهد بود.
این پیچیدگی ها نشان می دهد که ثبت رسمی صلح نامه و تصریح حق فسخ در آن، اهمیت ویژه ای در حفظ حقوق مصالح در برابر اشخاص ثالث دارد.
ضمانت اجرای عدم اعاده مال پس از فسخ
در صورتی که مصالح به طور قانونی حق فسخ را اعمال کند، متصالح موظف به بازگرداندن عین مال به مصالح است. اگر متصالح از اعاده مال خودداری کند، مصالح می تواند از طریق مراجع قضایی اقدام به مطالبه و استرداد مال خود کند. در این حالت، متصالح علاوه بر بازگرداندن مال، مسئول جبران هرگونه خسارت وارده به مال در مدت تصرف خود و نیز پرداخت اجرت المثل ایام تصرف پس از فسخ نیز خواهد بود. این ضمانت اجراها، امنیت حقوقی لازم را برای مصالح فراهم می آورند.
تفاوت صلح عمری با حق فسخ با عقود مشابه
در نظام حقوقی ایران، عقود و قراردادهای متعددی برای انتقال مالکیت یا منافع اموال وجود دارد که هر یک ویژگی ها و آثار حقوقی خاص خود را دارند. صلح عمری با حق فسخ نیز از این قاعده مستثنی نیست و در مقایسه با برخی عقود مشابه، تفاوت های کلیدی دارد که درک آنها برای انتخاب صحیح قرارداد ضروری است.
صلح عمری در برابر هبه با حق رجوع
هبه، عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را به رایگان به دیگری تملیک می کند. در هبه، واهب (هدیه دهنده) می تواند شرط کند که در صورت لزوم، حق رجوع از هبه را داشته باشد (ماده ۸۰۳ قانون مدنی). تفاوت های اصلی صلح عمری با حق فسخ و هبه با حق رجوع عبارتند از:
- لازم و جایز بودن: صلح عمری یک عقد لازم است که پس از انعقاد، به جز موارد قانونی (از جمله خیار شرط)، قابل فسخ نیست. در مقابل، هبه اصولاً یک عقد جایز است و واهب می تواند تا قبل از فوت متهب (هدیه گیرنده) یا از بین رفتن مال، از هبه رجوع کند، مگر در موارد خاص.
- موضوع: در صلح عمری، معمولاً هدف انتقال مالکیت عین و حفظ منافع برای مدت عمر است. در هبه، غالباً انتقال کامل مالکیت (عین و منافع) مدنظر است، هرچند می توان در آن نیز شروطی گنجاند.
- عوض: صلح می تواند بلاعوض یا معوض باشد و حتی با مال الصلح نمادین نیز معتبر است. هبه اصولاً بلاعوض است، اما می توان در آن شرط عوض نیز گنجاند.
صلح عمری در برابر وصیت تملیکی
وصیت تملیکی، وصیتی است که به موجب آن شخص مالی را برای پس از فوت خود به دیگری منتقل می کند (ماده ۸۲۵ قانون مدنی). تفاوت های عمده با صلح عمری عبارتند از:
- زمان انتقال مالکیت: در صلح عمری، مالکیت عین مال بلافاصله و در زمان حیات مصالح به متصالح منتقل می شود، اگرچه منافع برای مصالح باقی می ماند. اما در وصیت تملیکی، انتقال مالکیت پس از فوت موصی (وصیت کننده) صورت می گیرد.
- لازم و جایز بودن: صلح عمری، عقدی لازم است. در حالی که وصیت تملیکی عقدی جایز است و موصی می تواند در طول حیات خود، هر زمان که بخواهد از وصیت خود رجوع کند یا آن را تغییر دهد.
- حدود اختیارات: وصیت تملیکی فقط تا یک سوم از کل دارایی موصی (ثلث) نافذ است و برای بیش از آن نیاز به تنفیذ وراث دارد. اما صلح عمری، بدون محدودیت ثلث و برای هر میزان از اموال قابل اجرا است.
صلح عمری در برابر عقد بیع
عقد بیع، قراردادی است که به موجب آن مالی در برابر عوض معلومی از شخصی به شخص دیگر منتقل می شود. تفاوت های صلح عمری با حق فسخ و بیع به شرح زیر است:
- قصد اصلی: در بیع، قصد اصلی انتقال قطعی و غیرقابل بازگشت مالکیت (عین و منافع) است. در صلح عمری، قصد انتقال مالکیت عین با حفظ منافع برای مصالح در زمان حیات و احتمال بازگشت مالکیت با اعمال حق فسخ وجود دارد.
- انعطاف پذیری: صلح به دلیل ماهیت عام و گسترده اش، انعطاف پذیری بیشتری در گنجاندن شروط مختلف (از جمله خیار شرط) دارد و می تواند جایگزین سایر عقود شود. بیع دارای قواعد مشخص تر و محدودتری است.
- بازگشت مال: در بیع، اصولاً امکان بازگشت مال به بایع (فروشنده) وجود ندارد، مگر با شروط خاصی مانند خیار شرط یا اقاله. اما در صلح عمری با حق فسخ، این بازگشت به دلیل شرط فسخ تسهیل شده است.
سوالات متداول درباره صلح نامه عمری با حق فسخ
در این بخش به برخی از پرسش های رایج درباره صلح نامه عمری با حق فسخ پاسخ داده می شود.
آیا حق فسخ به ورثه مصالح منتقل می شود؟
اصولاً حق فسخ (خیار شرط) قائم به شخص مصالح (انتقال دهنده مال) است و با فوت او از بین می رود. مگر اینکه در متن صلح نامه به صراحت و روشنی شرط شده باشد که این حق به ورثه مصالح نیز منتقل می گردد. در صورت عدم ذکر صریح، ورثه حق اعمال فسخ را نخواهند داشت.
مدت زمان معین برای حق فسخ چقدر باید باشد؟
قانون مدنی برای مدت زمان خیار شرط، حداقلی تعیین نکرده است، اما تأکید دارد که مدت باید معین باشد. این مدت می تواند از چند ماه تا چند سال (مثلاً ۳۰ سال) یا حتی تا زمان حیات مصالح باشد. مهم این است که زمان پایان آن مشخص و قابل تعیین باشد.
آیا اعمال حق فسخ نیازمند حکم دادگاه است؟
خیر، اگر در متن صلح نامه صراحتاً قید شده باشد که اعمال حق فسخ نیازی به اخذ حکم از مراجع قضایی ندارد و صرفاً با اعلام کتبی مصالح (مانند ارسال اظهارنامه رسمی) به متصالح صورت می گیرد، در این صورت نیاز به مراجعه به دادگاه نیست. اما اگر چنین شرطی ذکر نشده باشد، برای اعتبار فسخ ممکن است نیاز به تأیید دادگاه باشد.
در صورت فروش مال توسط متصالح قبل از فسخ چه اتفاقی می افتد؟
اگر متصالح قبل از اعمال حق فسخ توسط مصالح، مال مورد صلح را به شخص ثالثی منتقل کند، وضعیت حقوقی آن بستگی به آگاهی یا عدم آگاهی شخص ثالث از حق فسخ مصالح دارد. اگر ثالث با علم به وجود حق فسخ معامله کرده باشد، معامله او باطل است و مال به مصالح بازمی گردد. اما اگر ثالث با حسن نیت و بدون اطلاع از حق فسخ معامله کرده باشد، معامله او ممکن است معتبر بماند و در این صورت، متصالح مسئول جبران خسارت مصالح خواهد بود (ماده ۴۵۵ قانون مدنی).
آیا صلح عمری با حق فسخ مشمول مالیات بر ارث است؟
خیر، از آنجا که در صلح عمری، مالکیت عین مال در زمان حیات مصالح به متصالح منتقل می شود، این انتقال از شمول مالیات بر ارث خارج است. مالیات بر ارث فقط به اموالی تعلق می گیرد که پس از فوت متوفی به ورثه منتقل می شود.
آیا می توان صلح عمری را بدون مال الصلح تنظیم کرد؟
بله، صلح عمری می تواند بلاعوض باشد. اما حقوق دانان توصیه می کنند که حتی در موارد بلاعوض، یک مال الصلح هرچند نمادین (مانند یک شاخه گل، یک جلد کلام الله مجید، یا مبلغ بسیار اندک) در قرارداد ذکر شود تا از نظر حقوقی به استحکام و صحت عقد کمک کند.
فوت متصالح قبل از مصالح چه تاثیری بر صلح نامه دارد؟
در صورت فوت متصالح قبل از مصالح، از آنجا که مالکیت عین مال از زمان انعقاد صلح به متصالح منتقل شده است، این مال به ورثه متصالح تعلق می گیرد. حق انتفاع مصالح تا پایان عمر خود همچنان باقی می ماند و ورثه متصالح نمی توانند او را از منافع مال محروم کنند.
چه مدارکی برای تنظیم صلح نامه عمری با حق فسخ نیاز است؟
برای تنظیم صلح نامه عمری با حق فسخ در دفتر اسناد رسمی، معمولاً مدارک زیر لازم است:
- اصل و کپی مدارک شناسایی (شناسنامه و کارت ملی) مصالح و متصالح
- اصل و کپی سند مالکیت مال مورد صلح (در مورد اموال غیرمنقول)
- آخرین قبض عوارض نوسازی و پسماند (برای ملک)
- مدارک مربوط به تسویه حساب مالیاتی نقل و انتقال
- در صورت لزوم، گواهی پایان کار و عدم خلاف (برای آپارتمان)
- کارت خودرو (برای خودرو)
- و در صورت وجود، وکالت نامه یا قیم نامه معتبر.
نتیجه گیری
صلح نامه عمری با حق فسخ، ابزاری هوشمندانه و قدرتمند در نظام حقوقی ایران است که به افراد اجازه می دهد تا با اطمینان خاطر بیشتری برای آینده اموال و دارایی های خود برنامه ریزی کنند. این قرارداد نه تنها به مصالح امکان می دهد که مالکیت عین مال را در زمان حیات خود به متصالح منتقل کند و از منافع آن بهره مند شود، بلکه با گنجاندن «خیار شرط»، یک سپر حمایتی برای او فراهم می آورد تا در صورت تغییر شرایط یا نیازهای احتمالی، بتواند قرارداد را فسخ کرده و کنترل مال را دوباره به دست گیرد.
دقت در تنظیم مفاد این صلح نامه، به ویژه در تعیین مدت و نحوه اعمال حق فسخ، تبیین دقیق منافع مصالح، و مشخص کردن مسئولیت هزینه ها، از اهمیت بالایی برخوردار است. ثبت رسمی این گونه صلح نامه ها نیز برای اعتبار و حفظ حقوق طرفین، به خصوص در مواجهه با اشخاص ثالث، ضروری است. پیچیدگی های حقوقی و پیامدهای احتمالی هر بند از قرارداد، اهمیت مشاوره با وکلای متخصص و با تجربه را دوچندان می کند تا از صحت و اعتبار حقوقی قرارداد اطمینان حاصل شود و از بروز مشکلات و اختلافات احتمالی در آینده پیشگیری گردد. برای تنظیم صلح نامه ای مطمئن و متناسب با شرایط خاص خود، مشورت با کارشناسان حقوقی متخصص، بهترین گام خواهد بود.