
معرفی فیلم ناخدا خورشید
فیلم «ناخدا خورشید» ناصر تقوایی، شاهکاری بی بدیل در سینمای ایران است که در سال ۱۳۶۵ ساخته شد و داستان سرایی قدرتمند آن، مخاطبان را به عمق جنوب ایران می برد. این فیلم با اقتباس آزاد از رمان «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی، نه تنها یک داستان ماجراجویانه هیجان انگیز را روایت می کند، بلکه به کاوش در مفاهیم عمیق انسانی و اجتماعی می پردازد و مرزهای اقتباس در سینمای ایران را گسترش می دهد.
تماشای ناخدا خورشید، تجربه ای است که مخاطب را درگیر می کند؛ لحظه به لحظه همراه با مردی یک دست، در نبردش با سرنوشت و فساد. در این سفر سینمایی، با ابعاد مختلف این فیلم آشنا می شوید، از شخصیت های فراموش نشدنی و کارگردانی استادانه تا مضامین پیچیده و جایگاه تاریخی آن در سینمای ایران و مقایسه با همتای بین المللی اش.
شناسنامه فیلم ناخدا خورشید: نگاهی به پشت صحنه و عوامل
برای درک عمق یک اثر هنری، باید به زیر و بم آن توجه کرد؛ «ناخدا خورشید» نیز از این قاعده مستثنی نیست. فیلمی که در سال ۱۳۶۵ (۱۹۸۶ میلادی) به کارگردانی ناصر تقوایی، یکی از برجسته ترین و اندیشمندترین فیلمسازان ایرانی، ساخته شد و در ۶ آبان ۱۳۶۶ به اکران عمومی درآمد. فیلمنامه این اثر نیز حاصل نگاه هوشمندانه تقوایی است که با اقتباسی آزاد از رمان معروف «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی، روایتی کاملاً بومی و ایرانی خلق کرده است.
ناخدا خورشید در ژانر جنایی، درام و ماجراجویی جای می گیرد و مخاطب را با خود به دل حوادثی پرکشش می برد. مدت زمان فیلم ۱۱۱ دقیقه است که در این زمان کوتاه، تقوایی موفق شده داستانی پرکشش و عمیق را به تصویر بکشد. موسیقی متن، با آنکه نام آهنگساز مشخصی ندارد که برجسته شود، اما به خوبی به فضای جنوبی و پرتعلیق فیلم کمک می کند. محمود کلاری، فیلمبردار توانمند این اثر، با قاب بندی های چشمگیر و استفاده از عمق میدان، تصاویری خلق کرده که نه تنها زیبا هستند، بلکه به انتقال حس و حال محیط و شخصیت ها یاری می رسانند.
بازیگران و نقش آفرینی ها در فیلم ناخدا خورشید
یکی از درخشان ترین جنبه های «ناخدا خورشید»، بازی های قدرتمند و فراموش نشدنی بازیگران آن است. این فیلم، میدانگاهی برای هنرنمایی ستارگانی شد که هر یک، نقشی محوری در ماندگاری این اثر ایفا کردند:
- داریوش ارجمند (در نقش ناخدا خورشید): او در نقش ناخدایی جنوبی، یک دست و شرافتمند ظاهر می شود که درگیر جبر روزگار و فشارهای زندگی است. بازی ارجمند به قدری قدرتمند و تاثیرگذار بود که سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را از پنجمین جشنواره فیلم فجر برایش به ارمغان آورد. مخاطب با تماشای او، مبارزات درونی و بیرونی شخصیتی را لمس می کند که برای بقای خود و خانواده اش می جنگد.
- علی نصیریان (در نقش مستر فرحان): شخصیت مستر فرحان، دلال مرموزی است که با پیشنهاد خطرناک خود، ناخدا را وارد مسیری بی بازگشت می کند. نصیریان با مهارت همیشگی اش، پیچیدگی های این کاراکتر را به خوبی به تصویر می کشد و نقش او در پیشبرد گره اصلی داستان حیاتی است.
- سعید پورصمیمی (در نقش ملول): دستیار وفادار ناخدا خورشید، ملول، شخصیتی مکمل و در عین حال تاثیرگذار است. پورصمیمی با بازی ظریف و دقیق خود، لوح زرین بهترین بازیگر نقش دوم مرد را از جشنواره فجر دریافت کرد. رابطه او با ناخدا، لایه ای انسانی به داستان می افزاید.
- فتحعلی اویسی (در نقش خواجه ماجد): خواجه ماجد، نمادی از فساد و استثمار در فضای فیلم است. اویسی با ایفای نقش این شخصیت، تنش و درگیری ناخدا خورشید با نیروهای بیرونی را برجسته تر می کند.
- پروانه معصومی (در نقش همسر ناخدا): اگرچه نقش او کمتر از سایرین است، اما حضور پروانه معصومی به عنوان همسر ناخدا خورشید، بُعد انسانی و خانوادگی داستان را تقویت می کند و انگیزه های ناخدا برای تلاش و بقا را پررنگ تر می سازد.
این گروه از بازیگران، با کارگردانی ناصر تقوایی، تابلویی زنده و ماندگار از زندگی و تقلا در جنوب ایران را ترسیم کرده اند که هر بار با دیدن آن، ابعاد تازه ای از آن کشف می شود.
درام دریا و سرنوشت: خلاصه ای از داستان ناخدا خورشید
«ناخدا خورشید» مخاطب را به فضایی گرم و نمناک در جنوب ایران می برد؛ جایی که زندگی ناخدا خورشید، مردی ماهیگیر و شریف، با لو رفتن بار قاچاق لنجش توسط فردی بانفوذ به نام «خواجه ماجد» و به آتش کشیده شدن آن، دستخوش تغییر می شود. این اتفاق، سرمایه و پشتوانه زندگی او را نابود می کند و ناخدا را در تنگنای مالی قرار می دهد.
درست در این لحظه بحرانی، دلال مرموزی به نام «مستر فرحان» وارد بندر می شود. او به دنبال راهی برای عبور دادن گروهی از فراریان سیاسی و تبعیدی از مرزهای آبی است. پیشنهاد مستر فرحان، هرچند خطرناک و وسوسه انگیز، اما تنها راهی است که ناخدا خورشید برای جبران از دست رفته هایش پیش رو دارد. ناخدا که از احتمال مصادره لنجش نگران است، با اکراه و از سر ناچاری، این پیشنهاد را می پذیرد و بدین ترتیب، سفری پرمخاطره آغاز می شود.
در طول سفر دریایی، اتفاقات غیرمنتظره ای رخ می دهد. تبعیدی ها، برای تامین هزینه های سفر خود، دست به دزدی مرواریدها از خواجه ماجد می زنند. این اقدام، جنبه ای از انتقام را به داستان می افزاید؛ انتقامی که به نوعی، ناخدا خورشید نیز در آن شریک می شود، چرا که خود نیز از خواجه ماجد زخم خورده است. اما پیش از آنکه سفر به پایان برسد، سرهنگ وارد ماجرا می شود و مستر فرحان را به قتل می رساند.
فراز و فرودهای داستان به اوج خود می رسند. در طول ادامه سفر، «ملول»، دستیار وفادار ناخدا نیز جان می بازد. این حوادث، ناخدا را در وضعیتی ناامیدکننده قرار می دهد. سرانجام، داستان به یک نبرد خونین نهایی ختم می شود؛ درگیری مرگبار میان تبعیدی ها و ناخدا خورشید، که هیچ کس از آن زنده بیرون نمی آید. پایان تراژیک فیلم، بیننده را با سرنوشت محتوم ناخدا و تاثیر نیروهای بیرونی بر زندگی او، تنها می گذارد. در تمام این ماجراها، سیر تحول ناخدا خورشید و انگیزه های او برای حفظ آنچه برایش باقی مانده، به شکلی ملموس و عمیق به تصویر کشیده می شود.
افتخارات و جایگاه: جوایز و نظرات منتقدان
«ناخدا خورشید» تنها یک فیلم نبود؛ تبدیل به پدیده ای شد که افتخارات بسیاری را برای سینمای ایران به ارمغان آورد و جایگاهی بی بدیل در تاریخ آن کسب کرد. این فیلم، در جشنواره ها و نظرسنجی ها، بارها مورد تحسین قرار گرفت و ارزش های هنری خود را به اثبات رساند.
جوایز داخلی و بین المللی
در پنجمین جشنواره فیلم فجر، ناخدا خورشید در هفت رشته نامزد دریافت جایزه شد که نشان از توجه ویژه هیئت داوران به این اثر داشت. از میان این نامزدی ها، دو سیمرغ بلورین مهم به دست آمد:
- سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای داریوش ارجمند، که نشان دهنده هنرنمایی بی نظیر او در نقش ناخدا خورشید بود.
- لوح زرین بهترین بازیگر نقش دوم مرد برای سعید پورصمیمی، که بازی مکمل او در نقش ملول را ارج نهاد.
اما موفقیت های فیلم به مرزهای ایران محدود نشد. «ناخدا خورشید» توانست در عرصه بین المللی نیز بدرخشد و در چهل و یکمین دوره جشنواره بین المللی فیلم لوکارنو (۱۹۸۸) در سوئیس، جایزه یوزپلنگ برنزی را از آن خود کند. این جایزه، به عنوان سومین فیلم برتر جشنواره، اعتبار جهانی این اثر ناصر تقوایی را دوچندان کرد.
تحول جایگاه در نظرسنجی منتقدان
شاید یکی از جذاب ترین جنبه های مربوط به «ناخدا خورشید»، چگونگی تغییر جایگاه آن در نظرسنجی های معتبر منتقدان و نویسندگان ماهنامه فیلم در طول سالیان متمادی باشد. این تغییر، خود داستانی است از کشف دوباره یک شاهکار:
سال نظرسنجی | جایگاه در نظرسنجی ماهنامه فیلم | توضیحات |
---|---|---|
۱۳۶۷ | خارج از ۱۰ فیلم برتر | فیلم تازه اکران شده و مورد بحث، اما هنوز جایگاه تثبیت نشده. |
۱۳۷۸ | خارج از ۱۰ فیلم برتر | جایگاه فیلم هنوز به طور کامل درک نشده بود. |
۱۳۸۸ | رتبه هشتم | با کسب ۱۸ رای از ۹۲ منتقد، وارد جمع ۱۰ فیلم برتر تاریخ سینمای ایران شد. |
۱۳۹۸ | رتبه دوم | با پیشرفتی چشمگیر و کسب ۵۳ رای از ۱۴۰ منتقد، تنها با یک رای اختلاف، به رتبه دوم بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران دست یافت. |
این روند صعودی یادآور اتفاقی مشابه در سینمای جهان است؛ جایی که فیلم هایی مانند «سرگیجه» آلفرد هیچکاک، سال ها پس از اکران اولیه خود، در نظرسنجی های معتبر سایت اند ساوند، جایگاه خود را ارتقاء دادند و حتی به رتبه اول رسیدند. این پدیده، به خوبی نشان می دهد که برخی آثار سینمایی، با گذر زمان و فاصله گرفتن از هیاهوی اولیه، ارزش واقعی خود را آشکار می کنند و «ناخدا خورشید» نمونه ای درخشان از این دست است. این کشف دوباره، مرهون عمق مضمونی، ساختار محکم و کارگردانی بی نقص تقوایی است که هر بار با تماشایش، لایه های تازه ای از آن برای مخاطب آشکار می شود.
«ناخدا خورشید» ناصر تقوایی، با گذر زمان نه تنها ارزش خود را حفظ کرده، بلکه جایگاهی والاتر در تاریخ سینمای ایران یافته است. این پدیده، خود گواهی بر عمق هنری و بی زمانی این شاهکار سینمایی است.
ناصر تقوایی و «ناخدا خورشید»: یک تحلیل عمیق
شناخت «ناخدا خورشید» بدون درک عمیق از جایگاه ناصر تقوایی و پیشینه هنری او ناقص است. تقوایی نه تنها یک کارگردان، بلکه نویسنده ای صاحب سبک بود و همین پیشینه ادبی، تاثیر شگرفی بر آثار سینمایی او، به ویژه در زمینه اقتباس، گذاشته است. او با تسلطی مثال زدنی، توانست روح رمان «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی را در کالبد فرهنگ و جغرافیای جنوب ایران بومی سازی کند؛ به گونه ای که تماشاگر حس می کند در حال تماشای روایتی اصیل و بومی است، نه صرفاً یک اقتباس.
بومی سازی هوشمندانه و مضامین کلیدی
تقوایی در «ناخدا خورشید» هنرمندانه رمان خارجی را به داستانی کاملاً ایرانی و جنوبی تبدیل کرد، اما در این بومی سازی، مضامین اصلی اثر را دست نخورده باقی گذاشت و حتی بر عمق آن ها افزود. این فیلم دریچه ای است به سوی درک مبارزات انسان در مواجهه با نیروهای گریزناپذیر سرنوشت و جامعه:
- جبر و اختیار: یکی از برجسته ترین مضامین، نبرد بی پایان ناخدا با نیروهای بیرونی و اجباری است که او را به سمت سرنوشتی تراژیک می کشانند. او مجبور به تصمیم گیری هایی می شود که زندگی اش را به تباهی می کشد، نه به انتخاب آزاد.
- بقای فرد و خانواده: در قلب داستان، تلاش ناخدا برای حفظ خانواده و زندگی خود قرار دارد. هر تصمیمی که می گیرد، هر خطر که می پذیرد، ریشه در این انگیزه اولیه دارد.
- فساد و قدرت: شخصیت «خواجه ماجد» نمادی است آشکار از قدرت فاسد و استثمارگر که بر زندگی افراد ضعیف تر سایه افکنده است. او نماد سیستم فاسدی است که ناخدا مجبور به مواجهه با آن می شود.
- عدالت و انتقام: انگیزه های پنهان و آشکار شخصیت ها، از جمله ناخدا، حول محور دستیابی به نوعی عدالت یا گرفتن انتقام از بی عدالتی ها می چرخد.
- محیط و انسان: تقوایی با هوشمندی، جنوب ایران را تنها یک پس زمینه قرار نداده است؛ محیط خود تبدیل به شخصیتی در داستان می شود. گرما، دریا، و دشواری های زندگی در این منطقه، بر شخصیت ها و رویدادها تاثیر عمیق می گذارد و حس واقع گرایی فیلم را تقویت می کند.
سبک کارگردانی و عناصر بصری
«ناخدا خورشید» به عنوان نمونه ای درخشان از تسلط تقوایی بر داستان گویی کلاسیک و کارگردانی آن شناخته می شود. فیلم از همان ابتدا، مخاطب را با ریتم و تعلیق خود درگیر می کند. تقوایی با استفاده هوشمندانه از تکنیک عمق میدان (Deep Focus)، توانسته لایه های متعددی از روایت بصری را در یک قاب جای دهد و قاب بندی های او نه تنها زیبا، بلکه سرشار از معنا هستند.
فضاسازی واقع گرایانه و ملموس جنوب ایران، یکی دیگر از نقاط قوت فیلم است. تماشاگر با دیدن صحنه ها، بوی دریا و گرمای آفتاب جنوب را حس می کند. این فضاسازی به همراه ریتم حساب شده و تعلیق دائمی، «ناخدا خورشید» را به اثری ماندگار تبدیل کرده است. فیلمی که نشان می دهد چگونه می توان با درک عمیق از سینما و زندگی، داستانی کلاسیک را به شیوه ای نو و کاملاً ایرانی روایت کرد.
مقایسه تطبیقی: ناخدا خورشید در برابر «داشتن و نداشتن» هاوارد هاکس
یکی از ابعاد جذاب در مطالعه «ناخدا خورشید»، مقایسه آن با دیگر اقتباس مشهور از رمان «داشتن و نداشتن» همینگوی، یعنی فیلم «داشتن و نداشتن» ساخته هاوارد هاکس (۱۹۴۴) با بازی همفری بوگارت و لورن باکال است. این مقایسه نه تنها یک کنجکاوی سینمایی، بلکه فرصتی برای درک عمیق تر از رویکردهای متفاوت دو کارگردان برجسته به یک منبع ادبی واحد است. «ناخدا خورشید» از این جنبه، نمونه ای کمیاب در سینمای ایران به شمار می رود که یک اثر خارجی، دو اقتباس مطرح جهانی دارد.
بررسی تفاوت ها و شباهت ها
تفاوت های اساسی در شخصیت پردازی قهرمان، کانون این مقایسه است:
- شخصیت پردازی قهرمان: «هری مورگان» در نسخه هاکس، عمدتاً برای لذت های شخصی خود می جنگد و انگیزه هایی فردی و عاشقانه دارد. در مقابل، «ناخدا خورشید» تقوایی، مردی یک دست است که این ویژگی نه تنها یک نقص فیزیکی، بلکه نمادی از اجبارها و محدودیت های بیرونی است که او را احاطه کرده اند. انگیزه های ناخدا بیشتر وظیفه مدارانه و مرتبط با بقای خانواده و جبران زندگی از دست رفته است. او مدام به پدیده های بیرونی واکنش نشان می دهد.
- انگیزه های قهرمان: اگر هری مورگان برای یک ارتباط صمیمانه و اثبات مردانگی خود مبارزه می کند، ناخدا خورشید برای سیر نگه داشتن شکم خانواده اش و گرفتن حقش از خواجه ماجد می جنگد. این تفاوت در انگیزه، بازتابی از تفاوت در جهان بینی دو فیلمساز و فرهنگ های آن هاست؛ یکی بر فردیت و لذت تاکید دارد، دیگری بر وظیفه و بقا.
دیدگاه منتقدان درباره مقایسه
این مقایسه، بحث های داغی میان منتقدان به راه انداخته و هر یک از زاویه ای به این دو اثر نگریسته اند:
- امیر قادری: او نسخه آمریکایی را به دلیل فردیت قدرتمندتر و کنش مندی قهرمان، برتر می داند. از نظر او، هری مورگان برای ساختن زندگی و لذت بردن از آن تلاش می کند، در حالی که ناخدا خورشید بیشتر واکنشی به مشکلات پیرامونش است و در بسیاری از مواقع، فرد اصلی کادر نیست. او معتقد است که تقوایی توقعی از قهرمانی در ناخدا ایجاد می کند که در نهایت برآورده نمی شود.
- آرش خوش خو: خوش خو اعتراف می کند که «ناخدا خورشید» به لحاظ اقتباس از رمان مرجع، بهتر از همتای هالیوودی خود عمل کرده است. اقتباس هاکس با کمک ویلیام فاکنر، آنقدر از رمان دور شده که مقایسه مستقیم در زمینه اقتباس، به نفع نسخه ایرانی تمام می شود. با این حال، او «داشتن و نداشتن» هاکس را به عنوان یک فیلم بزرگ تر و گشاده تر برای زندگی برتر می داند.
- امیر پوریا: اما امیر پوریا، «ناخدا خورشید» را به مراتب جلوتر از فیلم هاکس قرار می دهد. او به محدودیت های نظام استودیویی هالیوود در دوران کلاسیک اشاره می کند. برای مثال، حذف ویژگی «یک دست بودن» از هری مورگان در فیلم هاکس، از نظر پوریا، به کلی شخصیت و مضامین مرتبط با آن را تغییر داده است. او معتقد است که تماشاگر فیلم تقوایی، عمق و منطق بیشتری در شخصیت ناخدا خورشید می یابد.
نتیجه گیری از این مقایسه، صرفاً برتری یک فیلم بر دیگری نیست. نکته کلیدی در این است که «ناخدا خورشید» اصلاً قابلیت مقایسه با یک اثر کلاسیک جهانی را دارد و حتی منتقدان برجسته بر سر این مقایسه به بحث می نشینند. همین قابلیت مقایسه، خود نشان دهنده کیفیت و جایگاه رفیع این اثر ناصر تقوایی در سینمای ایران و حتی در سطح جهانی است. این دستاورد، به تنهایی، اعتبار و ارزش هنری فیلم ناخدا خورشید را تایید می کند.
چرا ناخدا خورشید را باید دید؟ جمع بندی و جایگاه میراثی
در میان انبوه فیلم هایی که در تاریخ سینمای ایران ساخته شده اند، «ناخدا خورشید» به مثابه ستاره ای درخشان است که هر بار با دیدنش، جانی تازه به درک ما از سینما می بخشد. دلایل متعددی وجود دارد که تماشای این شاهکار ناصر تقوایی را ضروری می سازد و آن را به اثری ماندگار تبدیل کرده است.
فیلم ناخدا خورشید، بیش از یک داستان جنایی-ماجراجویی است. روایت قدرتمند آن، مخاطب را به سفری درونی و بیرونی می برد؛ سفری همراه با ناخدا خورشید، مردی یک دست که در کشاکش جبر و اختیار، برای بقای خود و خانواده اش می جنگد. این داستان نه تنها هیجان انگیز است، بلکه به عمیق ترین مفاهیم انسانی چون شرافت، انتقام، و تاثیر محیط بر سرنوشت افراد می پردازد.
کارگردانی استادانه ناصر تقوایی در این فیلم، از دیگر نقاط قوت آن است. او با تسلطی بی بدیل بر عناصر سینما، از قاب بندی های چشمگیر و فضاسازی واقع گرایانه جنوب ایران گرفته تا ریتم و تعلیق بی نظیر، اثری خلق کرده که هر فریم آن حرفی برای گفتن دارد. بازی های درخشان داریوش ارجمند، علی نصیریان، و سعید پورصمیمی نیز به عمق و باورپذیری شخصیت ها افزوده اند و تماشاگر را به تمام معنا با آن ها همذات پنداری می کنند.
جایگاه «ناخدا خورشید» در تاریخ سینمای ایران، با گذر زمان نه تنها کم رنگ نشده، بلکه پررنگ تر شده است. همان طور که مشاهده شد، این فیلم در نظرسنجی های معتبر منتقدان، جایگاهی روبه رشد داشته و به عنوان یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران شناخته می شود. این اثر، قله ای در کارنامه هنری ناصر تقوایی است که توانایی او در اقتباس هوشمندانه و بومی سازی داستانی جهانی را به اثبات رسانده است.
«ناخدا خورشید» صرفاً یک فیلم نیست، بلکه نمادی از توانایی های بی کران سینمای ایران در خلق آثار ماندگار و جهانی است. این فیلم، همچون آینه ای است که بازتاب دهنده واقعیت های اجتماعی و انسانی است و هر بار که آن را تماشا می کنید، لایه های جدیدی از آن را کشف خواهید کرد. اگر به دنبال تجربه ای عمیق، هنری و تأمل برانگیز در سینمای ایران هستید، تماشای «ناخدا خورشید» را از دست ندهید؛ فیلمی که همچنان پس از سال ها، حرف های بسیاری برای گفتن دارد و هر بیننده ای را به فکر وامی دارد.
نگاهی به فیلم ناخدا خورشید
«ناخدا خورشید» به مثابه یک درس نامه سینمایی، نشان دهنده اوج تسلط ناصر تقوایی بر الگوهای داستان گویی و کارگردانی کلاسیک است. بسیاری از منتقدان و صاحب نظران سینما، این فیلم را نمونه ای شاخص و قابل تدریس از ساختار محکم و حساب شده در سینمای ایران می دانند. این اثر نه تنها در روایت داستان، بلکه در شیوه اجرایی خود، قواعد کلاسیک را به شیوه ای نوآورانه به کار برده است.
شیوه شخصیت پردازی در «ناخدا خورشید» بسیار دقیق و هوشمندانه است. هر شخصیت، با تمام پیچیدگی ها و انگیزه های درونی خود، به شکلی ملموس و قابل باور به تصویر کشیده می شود. تقوایی به خوبی از قواعد کلاسیک فیلمنامه نویسی بهره برده و روابط علت و معلولی را به نحوی محکم و منطقی برقرار ساخته است. دیالوگ ها موجز و شنیدنی هستند و به پیشبرد داستان و عمق بخشیدن به شخصیت ها کمک شایانی می کنند.
از نظر فنی، فیلم «ناخدا خورشید» از عناصر اجرایی خاصی بهره می برد که آن را متمایز می کند. استفاده هوشمندانه از عمق میدان (Deep Focus)، به فیلمبردار این امکان را داده که جزئیات متعددی را در یک قاب به نمایش بگذارد و اطلاعات بصری غنی تری را به مخاطب منتقل کند. این تکنیک، به همراه قاب بندی های دقیق و هنرمندانه، به فیلم کیفیتی بصری کمیاب در میان آثار سینمای ایران بخشیده است.
با وجود برخی واکنش های ضد و نقیض در زمان اکران اولیه، از جمله انتقاداتی درباره شخصیت پردازی که برخی منتقدان ناخدا را بیشتر یک ضدقهرمان می دانستند تا قهرمانی دوست داشتنی، و یا ایرادات فنی کوچک مانند تداوم نوری صحنه ها، اکثریت قریب به اتفاق بر ساختار محکم و فضاسازی ملموس فیلم تاکید داشتند. عزیزالله حاجی مشهدی، یکی از منتقدان، در آن زمان به این ایراد اشاره کرد که تقوایی از یک ضدقهرمان، قهرمانی دوست داشتنی ساخته است. این در حالی است که قاضی ربیحاوی، درست برعکس، خودداری تقوایی از قهرمان پروری و پرهیز از درآمیختن با درونیات قهرمان ها را ستود.
جمال امید، با جمع بندی نظرات منتشر شده در آن دوران، به ویژگی های برجسته «ناخدا خورشید» اشاره می کند: فضای ملموس فیلم از جنوب در بستری از مسائل اجتماعی این خطه، با ساختی خوش، هوشیار، مسلط، بی تکلف و مؤثر. این توصیف، به خوبی جوهره اصلی فیلم را بیان می کند.
امروزه، «ناخدا خورشید» را می توان نمونه برجسته ای از یک فیلم کلاسیک ایرانی دانست؛ اثری که نه تنها داستان گویی قدرتمندی دارد، بلکه از نظر ساختار و اجرا نیز استانداردهای بالایی را به نمایش می گذارد. این فیلم، با گذر زمان، همچنان الهام بخش فیلمسازان و مورد تحسین دوستداران سینما قرار دارد و تجربه ای عمیق و فراموش نشدنی را برای بیننده رقم می زند.