یک گزارش تلخ از هیرکانی؛ در کلاکولی مرگ نفس می‌کشد

مروری بر آفت زباله در هیرکانوس

گزارش تلخ؛ در کلاکولا ، مرگ نفس می کشد
: فتاب‌‌نیوز:

مشخص نیست که صدای صدای باله جنگل است یا چرخ هیدرانت چیزی که در وسط جاده خاکی جنگل فرود می آید ، این یک پرنده نیست ، بلکه یک برگ درخت است که زرد می شود و به آرامی به زمین می افتد و می رقصد. در اواسط تابستان اکتبر امسال باید دلیل دیگری داشته باشد. آیا می توان آن را به محل دفن زباله کلاکولی متصل کرد؟ این سایت یک کیلومتر بالاتر در جنگل های “اشکات چال” واقع شده است.

وقتی به محل نزدیک می شویم ، مقدار آوارهای آویزان از برگهای درخت افزایش می یابد ، یک کیسه پلاستیکی در برگ ها گیر کرده و در تقلا شکسته می شود و هر قطعه را روی شاخه ای نازک می گذارد. بعضی اوقات در نرده های دستی ، کیسه کامیون زباله می افتد و با باز شدن هر قسمت از محتوای آن ، به گوشه ای کشیده می شود. استخراج شده از و.

به بالا نمی رسد ، بوی محل به ما می رسد. این سطح صاف محل دفن زباله کلاکولی است. جهنم متعفنی که از آن عبور کردیم. همه چیزهایی را که در سطل قرار داده ایم ، وسواس زیادی در مورد نشت فرش ها و لباس ها داریم. بوی صفحه حتی زیر ماسک را خفه می کند. “زنگ ها” نشانه توسعه خط هافبک ، برنامه های ما ، حفاظتی است که سالها درباره آن صحبت کرده ایم و 20 سال پس از ساخت سایت که قرار بود 8 ساله باشد ، هنوز برنامه ای برای آن نداریم. “زنگ ها” نشان می دهد که آنچه در پشت میزهای شیک و زندگی وسواسی ما اتفاق می افتد به کجا ختم می شود.

“کلاکولی” سرزمینی جهنمی است ، چیزی بدبو از گوشه و کنار بیرون می زند. در گوشه های بسته نرم افزاری ، آنها را روی هم چیده اند ، مثل اینکه خانه اسباب بازی حمل می کند. در گوشه های دیگر انبوهی از کیسه های پلاستیکی قرار دارد و در پشت تپه عروسک های پراکنده ای قرار گرفته اند که روی هم چیده شده اند. در كنار او انبوهی از كفش ها قرار دارد. انگار شما پا به آشویتس گذاشته بودید ، قربانیان ، بچه های عروسکی را که رفته بودند و برگشته بودند و مردان و زنانی که کفش هایشان مانده بود ، خفه می کردید. در اینجا داستان برعکس است ، همه ما یک وجدان پاک و تصاویر بی گناهی را پذیرفتیم و این بار طبیعت را فدا کردیم.

مهران حلاجیان ، مدیر پسماند در شهرداری رامسر می گوید: “این سایت در سال 1979 راه اندازی شد. زمان اختصاص داده شده به این سایت حداکثر 8 سال بود و اکنون 20 سال از آن زمان می گذرد.” این بیانیه نشان می دهد که پس از این دوره هشت ساله ، حداقل 350،000 تن زباله وارد این محل شده است که از این تعداد 80 تن بیشتر در روز است. این در حالی است که میزان زباله در طول روزهای گردشگری در منطقه به 150 تن می رسد و روزهای گردشگری در رامسر کم نیست.

بیست سال از ورود اولین کیسه های زباله می گذرد و محلول پاشی و ترانشه با آهک راه حلی است که مقامات برای حل این مشکل انتخاب کرده اند. شیرابه چه اتفاقی می افتد؟ در حالی که هلاجیان و دیگر مدیران شهری نشت را انکار می کنند ، در میانه راه با لوله ای روبرو شدیم که شیرابه تاریکی با منبع مخلوط شده و در پایین دست جریان داشت. در آن طرف خط الراس آثاری از شیرابه وجود دارد و البته آنها هر کجا که ماشین ها بخواهند بچرخند دایره های سیاه می کشند.

برای حذف چنین پرتگاهی از طبیعت ایران چه باید کرد؟ آیا خرید دستگاه زباله سوز راه حلی است؟ آیا ما باید جدیدترین تجهیزات را از کشورهای دیگر وارد کنیم و دانش فنی خود را افزایش دهیم؟ مریم میرخسروی که سالهاست در این زمینه تحقیق می کند و در حال ترجمه کتابی در این زمینه است ، می گوید: “جدیدترین تجهیزات هرگز راه حل نیستند تا زمانی که میزان و نوع زباله های خود را به درستی درک کنیم.” طی سالهای گذشته بارها شاهد بوده ایم که سرمایه گذاران از کشورهای مختلف برای صحبت در مورد حل مشکلات زباله به ویژه در شهرهای شمالی به کشور ما آمده اند اما در پایان این سرمایه گذاری ها ثمری نداشته و بیشتر این پروژه ها به دلیل مشکلات مالی متوقف شده اند. به گفته وی ، نقش شهروندان و آموزش در ایران کمتر جدی گرفته می شود. به گفته محمد طاهرزاده و توبیاس ریچاردز در بازیافت کامل زباله های شهری ، هرچه تفکیک زباله در منبع بیشتر باشد ، نیاز به سرمایه گذاری در تجهیزات بازیابی مواد کمتر می شود ، اما نیاز به سرمایه گذاری در زمینه درگیری شهروندان بیشتر است. اینجاست. مشارکت موفق شهروندان منجر به جمع آوری مواد با کیفیت بهتر می شود. اگر هدف اجرای طرح های تفکیک منابع در سیستم مدیریت پسماند است ، باید مشارکت و مشارکت شهروندان کاملاً درک شود. “بنابراین توجه به جنبه های اجتماعی و رفتاری ضروری است.”
مطالعات مختلفی در سوئد و کشورهای پیشرفته برای دستیابی به جنبه های اجتماعی و رفتاری انجام شده است. به گفته میرو خسروی ، بر اساس کتاب “بازیافت کامل پسماندهای شهری” ، مطالعات رفتاری یک مقوله پیچیده است و نمی توان همه عوامل را در یک چارچوب قرار داد ، به ویژه در مورد ابهاماتی که در مورد نقش ساکنان در تخصیص منابع وجود دارد. هنگامی که ساکنان انگیزه و آگاهی شدیدی نسبت به بازیافت پیدا کنند و با وجود امکاناتی که در اختیار دارند به تفکیک زباله عادت کنند ، احتمال اینکه کارهای تفکیک زباله به درستی انجام شود بسیار زیاد است. بر این اساس ، عوامل تأثیرگذار برای مشارکت در تفکیک منابع را می توان در چندین عامل خلاصه کرد: عوامل داخلی ، مانند دیدگاه های عمومی و خصوصی ، عقاید و ارزش های شخصی ، اطلاعات و اهداف رفتاری ، نگرش به بازیافت ، دانش محیطی ، آگاهی ، احساسات و مسئولیت ها . عوامل خارجی ، مانند امکانات ، روابط عمومی ، هنجارهای فرهنگی و اجتماعی ، هدف قرار دادن ، هموار سازی موانع ، عوامل اقتصادی ، بازخورد ، زیرساخت ها ، نهادهای اجتماعی ، فعالیت های اطلاعاتی ، مشارکت در تصمیم گیری ، فضای کافی در خانه ها و انواع خانوارها. عوامل جامعه شناختی ، مانند جنسیت ، سطح تحصیلات و درآمد.

وی افزود: “این عوامل از مورد به مورد دیگر متفاوت است.” به عنوان مثال ، دسترسی آسان به امکانات بازیافت برای افراد مختلف معانی مختلفی دارد. “هنگام اجرای طرح های تفکیک منابع در یک شهر یا بخشی از یک شهر ، عوامل مختلفی باید آزمایش شوند تا به درک بومی برسند و در مورد یک سیستم تفکیک کارآمد و پایدار تصمیم بگیرند.”

در ایران ، برخلاف برنامه های اصلی ، به برگزاری چندین کارگاه و در نهایت راه اندازی کمپین هایی برمی گردد که پس از مدتی فراموش می شوند. در رامسر ، 20 سال از ساخت مکان “کلاکولی” می گذرد. در این دو دهه چقدر در آموزش و پرورش سرمایه گذاری شده است؟ آیا وقتی تفاوت بین این دو نوع زباله هنوز برای برخی از شهروندان مشخص نیست ، نصب سطل های مرطوب و خشک کافی است؟ چند برنامه تلویزیونی استانی با زباله ها سرو کار داشتند؟ چند ساعت و آموزش و برای چند نفر؟ رسانه های محلی چقدر این موضوع را پوشش دادند؟ اگر همه اینها در بالاترین سطح باشد ، چگونه است که بعد از 20 سال هنوز یک مکان زباله پیچیده در محل کلاکولی و دیگر شهرهای شمالی وجود دارد؟

پروفسور محمد طاهرزاده ، استاد دانشگاه بوراس سوئد در مصاحبه با همشهری گفت: “مردم و مقامات استان های شمالی آن کشور دست به خودكشی دسته جمعی می زنند.” مشکل پسماند در ایران مانند معمائی است که از ابتدا به اشتباه حل شده است و نیاز به یک بازنگری دقیق و برنامه ریزی طولانی مدت دارد که با مدیریت کوتاه مدت ایران امکان پذیر نیست. اگرچه جدایی از منابع زباله با هزینه بسیار کم و بدون خطر قابل مدیریت است ، اما مانند بسیاری از کشورهای جهان در آمل و سایر شهرهای ایران ، آنها هنوز هم با صرف هزینه های زیاد کارها را از انتها و در جهت اشتباه انجام می دهند. پس از تفکیک زباله ، می توان با استفاده از آخرین فن آوری روز دنیا ، برای هر فصل یک راه حل مناسب و منطقی انتخاب کرد. اما در حال حاضر در هیچ کجای دنیا فناوری برای بازیافت این زباله های مخلوط وجود ندارد. در حقیقت ، اولین راه برای درمان این سرطان متوقف کردن انبار در این مکان است. سپس با استفاده از فناوری دفن زباله ، اجزای مختلف این زباله های مخلوط باید از فلز به شیشه و پلاستیک استخراج شود ، مانند استخراج ، و در آخر هر یک از این مواد باید به طور مناسب از بیوگاز به کمپوست سرمایه گذاری شود. اگر برنامه ریزی طولانی مدت داشته باشیم ، پس از ساماندهی این سایتها برای بهبود کیفیت آب و خاک که 30 سال آلوده شده اند ، روشهایی وجود دارد که مهمترین آنها تصفیه گیاهان با گونههای مقاوم و البته تصفیه بیولوژیکی با جلبکها و باکتریهای مناسب است و حتی “در برخی موارد ، تصفیه شیمیایی همچنین می تواند خاک و آب آلوده را از بین ببرد ، البته طی دهه ها. “

ما آن را از محل زباله خارج می کنیم ، در گوشه و کنار محله های فقیرنشین کار می کند ، تزئین شده با زباله! کارگرانی که از غریبه فرار می کنند و به جنگل پناه می برند. روی نرده ها دامن های آویزان ، رنگی به رنگ ، مانند زباله هایی که به زیر زمین و بالای این برجستگی ها ریخته می شوند ، آویزان شده اند. در پایین دست جاده کلاکولی ، گردشگران با سفارش دادن گروهی از ماهی های کبابی که آب آنها از استخر از طریق آب بالادست تأمین می شود ، سرگرم می شوند. یک زن در کنار جاده روسری یا پتو می فروشد ، در شهر هیچ خبری نیست ، همه مشغول هستند ، در تلویزیون های استانی و مطبوعات همین روال معمول است ، خبری از هم افزایی بین بخشی بین ادارات و سازمان ها نیست و در این “ساعت ها” زندگی از دست می رود. می رود

دکمه بازگشت به بالا